۱۳۸۷ فروردین ۱۸, یکشنبه

حمله ازبكان به حرم

در سال‏997 ( ق) یعنى دومین سال سلطنت‏شاه عباس اول شهر مشهد در محاصره عبدالله‏خان ازبك قرار گرفت، چون از جانب مردم به سوى او تیرى شلیك شد غضبناك گردید و دستور به قتل عام مردم مشهد داد به طورى كه در روضه منوره حضرت رضا خون جارى گردید

سال بعد عبدالمؤمن خان ازبك با لشكریانش به مشهد حمله كرد، مردم و به خصوص سادات، علما، خدام و مدرسان آستان قدس رضوى كه در مشهد بودند به آستانه مباركه پناهنده شدند. در حالى كه اینان به دعا مشغول بودند، عبدالمؤمن‏خان و دین محمد سلطان به اتفاق عده‏اى از جنجگویان خود وارد صحن شدند و پناهندگان را قتل عام نمودند. چنان خشمگین بودند كه شعله خشم و غضبشان جز به ریختن خون سادات، صلحا و علما خاموش نمى‏شد. آنان زایران را از داخل حرم بیرون مى‏كشیدند و با كمال قساوت به شهادت مى‏رسانیدند. چنان كه دو نفر از ازبكان میر محمد حسین مشهور به "میربالاى سر" را كه از سادات متقى مشهد بود و پیوسته در بالاى سر مبارك به تلاوت قرآن مجید مشغول بود، در كنار ضریح با شمشیر پاره پاره كردند. در این موقع زنان و كودكان در مسجد گوهرشاد جمع شده بودند و در آنجا ناظر قتل عام وحشیانه اقوام و خویشان خود بودند

سرانجام عبدالمؤمن دستور داد، قندیلهاى مرصع طلا و نقره و شمعدانها و نیز میل طلاى بالاى گنبد و بسیارى از ظرفها و فرشها و كتابهاى كتابخانه آستانه مباركه را به غارت بردند و زنان و كودكان را كه اسیر شده بودند به ماوراءالنهر فرستادند
در پى این خرابى در سال 1010 ( ق ) كه شاه‏عباس پیاده به زیارت رفت مجددا دستور ترمیم گنبد را داد و آن را طلاكارى كرد. شاه عباس با توجه خاص به آستان حضرت رضاعلیه‏السلام، دستور داد تا هر كس به زیارت آن حضرت مشرف می شود ، مى‏تواند عنوان "مشهدى" را مانند حاجى و كربلایى بر نام خود بیفزاید و این لقب از آن زمان رواج یافت

هیچ نظری موجود نیست: