۱۳۸۷ فروردین ۱۸, یکشنبه

مقدمه



به نام یکتا معمار آفرینش




تفکر در حوزه هویت شهری ، امری پیچیده و چند بعدی است که هر رهپویی برای بازشناسی ،باید آن را در حوزه های محیطی ، و انسانی یک منطقه یا محل جستجو نماید .کاوشهایی از این نوع کوتاه مدت و انفرادی نیست . مشارکت چند سویه هنرمندان ،اندیشمندان و صاحبنظران لازم است تا با جمع آوری و استنتاج داده های گوناگون در حوزه های متنوع کارکردی ، بتوان به خرد جمعی و توافق عمومی درباره هویت شهری دست یافت.
هویت، شناسه ایست که در دوران معاصر با بسیاری از مفاهیم و مضامین همراه شده است.مفاهیمی چون انسان ، فرهنگ ، کالبد، فضا و... که جملگی در تعامل با واژه هویت عمق گرفته ،مخاطب را به تامل وا می دارد.مطالعه تالیفات صاحب نظران در این حوزه مبین این نکته است که اگر برای مباحث عمومی ، هویت در گرایش های مختلف موضوعیت می یابد،مفهوم هویت در این مباحث مشترک بوده ، از رویکرد آرمانگرایانه انسان نشات گرفته است.توجه به چنین مفهوم عمیقی نیازمند تفکر و رویکردی چند سویه است.
از این رو،مطالب یش رو ،تلاشی است درجهت معرفی و شناساندن دوباره آثار باستانی ، تاریخی و مذهبی دومین کلان شهر ایران، شهر مشهد و احیای هویت شهری آن بعنوان نمونه ای از ذوق و قریحه هنری ، فرهنگی و مذهبی گذشتگان این سرزمین.در این پروژه سعی شده است تا اطلاعات مورد نیاز علاقه مندان و گردشگران و هنردوستان عزیز به طور مفید مطرح شود.امید است تمامی علاقه مندان ، گردشگران و خوانندگان گرامی مرا از نظرات و یشنهادات سازنده خود بی نصیب نگذارند.

موقعیت و جغرافیا



مشهد، شهری در شمال شرقی ایران و مرکز استان خراسان رضوی است. این شهر با ۲٬۴۱۰٬۸۰۰ میلیون نفر جمعیت دومین شهر پرجمعیت ایران است. وجود آرامگاه امام رضا، هشتمین امام مذهب شیعه، در ا ین شهر، سالانه بیش از ۱۳ میلیون زائر را به این شهرمی‌کشاند.
شهر مشهد، مرکز استان خراسان رضوی، با مساحت تقریبی ۲۰۴ کیلومتر مربع، در شمال شرق ایران و در طول جغرافیایی ۵۹ درجه و ۱۵ دقیقه تا ۶۰ درجه و ۳۶ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۵ درجه و ۴۳ دقیقه تا ۳۷ درجه و ۸ دقیقه و در حوضه آبریز کشف رود، بین رشته کوه‌های بینالود و هزار مسجد واقع است. ارتفاع شهر از سطح دریا ۹۸۵ متر و فاصله آن از تهران ۹۶۶کیلومتراست.

تاریخچه شهر مشهد


حوضه‌ی رودخانه‌ی کشف‌رود، که شهر مشهد در آن قرار دارد، به خاطر شرایط مناسب طبیعی، از پیش از اسلام به عنوان یکی از مناطق مورد توجه برای سکونت در خراسان به حساب می‌آمد. این منطقه ابتدا مسکن اقوام غیرآریائی بود. در داستان‌های ملی ایران بنای اصلی شهر توس را به جمشید و تجدید بنای آن را به توس، پهلوان و سپهسالار ایرانی نسبت می‌دهند. توس در زمان خلافت عثمان به‌طور کامل توسط اعراب فتح شد. در دوره‌ی اسلامی این منطقه بخشی از ولایت توس به مرکزیت شهر تابران بود که آبادی‌های سناباد و نوقان که بخشی از مشهد کنونی هستند را نیز در بر می‌گرفت.
در دوران حکومت هارون عباسی، حمید بن قحطبه طلائی والی خراسان بود که کاخی در باغی واقع در ۱٫۵ کیلومتری سناباد داشت. در بهار سال ۱۹۳ هجری قمری، هارون که برای سرکوب شورشی عازم سمرقند بود، در نوقان بیمار شد و بنا به وصیتش او را در آن باغ دفن کردند. چند سال بعد در دوران خلافت مامون، در ۲۰۲ هجری قمری، امام رضا که پس از یک سال اقامت در مرو عازم بغداد بود، در منزل امیر سناباد مسموم شد و مامون پیکر او را نزدیک قبر هارون به خاک سپرد. از آن پس آن نقطه «مشهد الرضا» به معنی «محل شهادت رضا» و به اختصار مشهد نام گرفت.
پس از حمله‌ی مغولان مردم شهر ویران‌شده‌ی توس به مشهد مهاجرت کردند و شهر توسعه پیدا کرد. مشهد در زمان حکومت نادرشاه افشار به عنوان پایتخت ایران انتخاب شد.

مسجد هفتاد و دو تن، گنبد خشتی و مصلی طرق اشاره کرد. از شهر تاریخی توس تنها یک بنا با نام گنبد هارونیه برجا مانده‌است. بازه هور نیز از قدیمی‌ترین بناهای موجود در محدوده‌ی شهر است که زمان ساخته‌شدنش را قرن سوم میلادی تخمین می‌زنند. آرامگاه افرادی چون نادرشاه و فردوسی و نیز مدارسی چون عباسقلی خان از دیگر آثار تاریخی موجود در شهر است

.ییلاقات اطراف مشهد، به خصوص شاندیز و طرقبه، کوهسنگی، پارک جنگلی وکیل‌آباد و بوستان ملت از جمله‌ی

لیست آثار تاریخی شهر مشهد


1-حرم مطهر حضرت رضا (ع) و صحنها و ایوانها
2-مسجد گوهرشاد
3-مسجد هفتاد و دو تن و حمام مجاور آن که هر دو در مدخل بازار سرشور قراردارند(قرن9 هجری)
4-آرامگاه شیخ بهائی در حرم مطهر
5-آرامگاه فردوسی در طوس (خارج از شهر مشهد)
6-آرامگاه ربیع بن خثیم معروف به خواجه ربیع که در 6 کیلومتری شمال غربی مشهد واقع است.
7-آرامگاههای خواجه اباصلت
8- خواجه مراد
9-مصلای مشهد واقع در خیابان نواب صفوی از عهد صفوی
10-مصلای طرق در 14 کیلومتری جاده مشهد به نیشابور از بناهای قرن نهم
11-مقبره ارسلان جاذب از عهد سلطان محمود غزنوی (در سنگ بست 26 کیلومتری مشهد)
12-برج اخنجان مقبره گوهر تاج خواهر گوهر شادآغا
13- آرامگاه نادر در شهر مشهد
14- عمارت کاخ خورشید
15-مقبره پیر پالان دوز
16-گنبد خشتی
17-گنبد سبز
18- مدرسه نواب /صالحیه نواب مشهد
19-مدرسه دودر
20-مدرسه پریزاد در مشهد (800 هجری قمری)
21-بقعه(گنبد) هارونیه
22- مقبره ایاز
23 – خانه ملک
24-باغ ملی
25-کوهسنگی
پارک 26-ملت
27-پارک جنگلی وکیل آباد
28-پارک پردیس قائم
29-پارک بسیج
30-پارک میرزا کوچک خان
31-پارک امت
32-پارک باغ ملی
33-پارک بابا قدرت
34-کوهستان پارک شادی
35-امکانات تفریحی کوهستان پارک شادی
36-حمام شاه
37-مدرسه عباسقلی خان
38-مقبره میرزا ابراهیم رضوی
39-امام زاده سید یاسر و ناصر
40-مسجد ازغد
41-امامزاده یحیی (ع)
42-آرامگاه شیخ حر عاملی
43-آرامگاه شیخ طبرسی
44-موزه نادری
45-موزه بزرگ تاریخ طبیعی خراسان
46-موزه علوم و تاریخ طبیعی مشهد
47-موزه آب
48-نمایشگاه دائمی اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان
(49-موزه توس (فردوسی
50-بازار رضا
51-بازار مرکزی شماره 1 و 2
52-لیست بازار های مشهور مشهد






ملک الشعراء بهار
مهدی اخوان ثالث
عماد خراسانی
محمدرضا شجریان
خداداد عزیزی
محمد علی انصاری
شیخ محمود حلبی
حاج حسین ملک
علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی
آیت‌الله سید علی سیستانی
آیت‌الله سید حسن طباطبایی قمی
آیت‌الله سید علی خامنه‌ای
آیت‌الله میلانی
آیت‌الله خزعلی
آیت‌الله علی فلسفی
آیت‌الله حسین وحید خراسانی
آیت‌الله مروارید
آیت‌الله حسین نخودکی
آیت‌الله مومن
حامد بهداد ،رضا کیانیان، داریوش ارجمند، رضا عطاران ،رضا شهیدی فر
و..

حرم مطهر امام رضا (ع) از گذشته تا کنون


در این گوشه دنیا جاییست که جانهای خسته را التیام بخشیده ، دلهای فسرده را آرام می سازد ، حرم امنی است که جان آشفته در امنیت آن آرام می گیرد و روح ملوث به روزمرگی ها وکاستی ها شستشو می یابد . در این گوشه از دنیا چشمها اشکبار ودلها خندانند. در اینجا می دانیم که حتی بر نجوای دل پاسخی است ، پاسخی از سر عطوفت ومهر بزرگمردی که دستی از سخاوت را بر سر زائرانش گسترده است . در این مامن دل رضا می یابد به رضای پروردگار ، چراکه در دامان رضای آل محمد امنیت یافته است . با دم زدن در هوای آنجا جان به ملکوت راه می یابد .آنجا گوشه ای از بهشت است که با سخاوت آل محمد به این خاکدان هبوط کرده تا آرام جان انسانهای گم گشته ای باشد که پناهگاهی ندارند .این مامن با رواق ها وصحن ها ، با مسجدها ومناره ها کی وچگونه ساخته شده و در طول زمان دستخوش چه اتفاقاتی شده است. آنچه در پی می آید تاریخچه مختصری از حرم مطهر امام رضا علیه السلام است

ساختمان حرم در ابتدا


پس از شهادت امام، مامون به منظور فریب دادن شیعیان دستور داد پیكر مبارك امام را در بقعه هارونیه كنار قبر پدرش( هارون الرشید) دفن كردند و از آن تاریخ بقعه هارونیه تحت‏الشعاع قبر مطهر حضرت رضاعلیه‏السلام قرار گرفت و این بارگاه كه اكنون به آستان قدس رضوى معروف است «مشهد الرضا» نامیده شد.اولین بار این نام مقدس در كتاب "عیون اخبار الرضا" و سپس در كتاب "احسن التقاسیم" تالیف شده در قرن چهارم هجرى آمده است.

گنبد و بارگاه حضرت رضا علیه السلام



درباره سابقه تاریخى حرم مطهر، مورخان و نویسندگان اقوال بسیار نقل كرده‏اند، برخى از تاریخ‏نویسان بر این عقیده‏اند كه بقعه مباركه حضرت رضاعلیه‏السلام پس از وقایع و حوادث مهم خراسان ( حمله سلجوقیان ، مغولان و پیامد آنها حمله تیمور )كه در طول قرنها به وجود آمد، در معرض تحولاتى قرار گرفت و به واسطه تاخت و تاز اقوام مختلف و لشكركشى‏ها به سرزمین خراسان، مانند تهاجم‏ سبكتكین و غزهاى تركمان و مغولها بارها به‏كلى ویران و سپس بازسازى شد

نویسندگان دیگر بر این نظرند كه خرابیهاى وارده از تهاجم‏ها به گونه‏اى نبوده است كه بناى بقعه را به‏كلى ویران كند، بلكه برخى حملات، خرابیهایى در قسمت فوقانى ایجاد كرده‏اند و به قسمت تحتانى دیوارها آسیبى نرسیده است، پایه‏هاى بقعه همان بناى اولیه است كه ابتدا شالوده اصلى آن را با گل چینه ساخته‏اند و به دفعات قسمتهایى از دیوارهاى آن مرمت‏شده و تزیین یافته است
قراین و شواهد نشان مى‏دهد كه نظر اخیر بیشتر مقرون به صحت است و نظریه تخریب كامل بقعه منوره دور از واقعیت است.در ادوار مختلف گروهى از مورخان ، جغرافی دانان و جهانگردان، مرقد مبارك امام‏علیه‏السلام را از نزدیك دیده و توصیف كرده‏اند
آثار معمارى غزنویان ، سلجوقیان و تیموریان در حرم موجود است و در آخر عبارات مكتوب بر كاشیهاى نفیس ، نام بانى و تاریخهاى 512، 612 و 761 هجرى نوشته شده است
بنابراین سوابق و ادله قاطع در بنا نشان مى‏دهد كه حرم و بقعه مباركه از قدیم‏ترین بناهاى مشهدالرضا است ولى البته گنبد مطهر در طول زمان بر اثر حوادث طبیعى و تهاجمهاى وحشیانه ویرانیهاى مكرر دیده است

عصر دیالمه

براى نخستین بار سلاطین شیعه مذهب دیالمه و آل‏بویه، به تعمیر اساسى این بقعه به نام «مشهد الرضا» همت گماشتند و زیارت این بارگاه همچنان پر رونق بود و حتى بر علاقه‏مندان و زایران آن روزبه‏روز افزوده مى‏شد

عصر غزنویان

به دنبال ترمیم و تزیین اساسى بقعه در عهد دیلمیان، به دستور سبكتكین (387ـ366) پادشاه غزنوى ( غزنویان سنیان متعصبی بودند که برای دریافت حکومت مناطق گسترده تری از جهان اسلام وبرای راضی نگاه داشتن خلفای عباسی دست به آزار شیعیان می گشودند ) در قرن چهارم سقف و قسمتى از دیوار بقعه ویران شد و مردمان از زیارت حضرت منع شدند. اما شیعیان مخفیانه به زیارت قبر امام‏علیه‏السلام ادامه دادند، در حالى كه تا مدتها همچنان بقعه نیمه ویران باقى بود. تا این كه سلطنت ‏به سلطان محمود غزنوى رسید . مى‏گویند او شبى پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله و یا به روایتى حضرت على‏بن ابى‏طالب‏علیه‏السلام را در خواب دید كه او را مخاطب قرار داده و اشاره به آن گنبد ویران مى‏كند و مى‏فرماید تا كى چنین خواهد بود؟ گفته‏اند سلطان محمود صبح روز بعد معمارى را به حضور طلبید و به طوس فرستاد. بنا به نوشته تاریخ بیهقى در سال 400 (ق) ابوبكر شهمرد بناى بقعه را بار دیگر بر روى بازمانده دیوارهاى گلین با آجر مى‏سازد و مناره‏اى هم بر آن اضافه مى‏كند كه این بنا هسته اصلى حرم مطهر را تشكیل مى‏دهد

عصر سلجوقیان

در این دوره اولین سنگ مزار امام‏علیه‏السلام كه متعلق به سال‏516 ( ق ) است‏ بر روى قبر مطهر نصب شد كه كتیبه آن چنین است: «امر بعمارة المشهد الرضوى على بن موسى علیه‏السلام. العبد المذنب الفقیر الى رحمته ابوالقاسم احمدبن على بن احمد العلوى الحسینى تقبل الله منه» این قطعه سنگ امروز در میان دیگر آثار تاریخى در موزه آستان قدس رضوى موجود است

ساختمان حرم و بازسازی های اولیه

پدر سال 548 ( ق ) تركان "غز" به مشهد و ناحیه طوس حمله كردند و همه شهر را به آتش كشیدند و بسیارى از مردم از جمله علما و بزرگان را كشتند. در این جریان به بناى حرم لطمه وارد شد كه چند سال بعد شرف‏الدین ابوطاهر بن سعد بن على قمى حاكم مرو در عهد سلطان سنجر (557 - 511 ق) به مرمت آن همت گماشت
بعد از سال‏557 (ق ) نیز به دستور" زمرد ملك" خواهرزاده سلطان سنجر، بنابر نوشته‏هاى روى كاشى‏ها، ازاره* حرم با كاشیهاى نفیس شش ضلعى، هشت ضلعى و ستاره‏اى تزیین شد

این بانو دستور داد قرآن كریم را با خط خوش در جزوه‏هایى نوشتند و آنها را وقف بقعه ساخت. این اثر هم اكنون در كتابخانه مركزى آستان قدس رضوى نگهدارى مى‏شود

خوارزمشاهیان


خوارزمشاهیان

در زمان خوارزمشاهیان نیز در این بارگاه مقدس مرمتهایى صورت گرفت و ضمن آن در سال 612 ( ق ) كتیبه‏اى بسیار زیبا به خط ثلث ‏برجسته بر دیوار و طرف در ورودى حرم از جانب رواق دارالحفاظ نصب شد. بر روى این لوح ذكر همین تاریخ، نام و نسب حضرت رضاعلیه‏السلام تا حضرت امیرالمؤمنین على‏علیه‏السلام نوشته شده و بر حاشیه آن به خط ریز دو بیت در مدح حضرت رضاعلیه‏السلام از سروده‏هاى ابونواس شاعر ایرانى عرب‏زبان نیز نقش بسته است

مغولان و حرم مطهر
ابن ابى‏الحدید در شرح نهج‏البلاغه مى‏نویسد كه مغولان در سال 618 ( ق ) ابتدا به طوس حمله آوردند، شهر را غارت كردند و مرم را به قتل رسانیدند. سپس وارد مشهدالرضا شدند و آنجا را هم خراب كردند. اگر چه بعضى منابع از خرابى بارگاه مقدس رضوى به دست مغولان سخن گفته‏اند ولى بعضی دیگر از منابع تنها به غارت اموال و اثاثیه آن اشاره دارد. پابرجایی نوشته‏هاى پیش از سال 612 ( سال حمله مغولان ) دلالت براین مدعا دارد

در این دوره فرسودگى‏ها و احیانا خرابى‏ها و خسارات وارد شده به حرم مطهر رضوى جبران گردید. زیرا نخست ‏به فرمان غازان‏خان (703ـ694 ق) و سپس در زمان سلطان محمد خدابنده الجایتو (716ـ703 ق) پادشاه شیعى مذهب ایلخانى مرمت‏شد و به بناهاى اطراف آن افزوده گردید.بناى كامل گنبد موجودمربوط به این دوره است ،زیرا این گنبد همانند سایر گنبدهایى كه در دوره مغولان ساخته شده دو پوششى ودارای رویه‏ ای با الواح مسین با روپوشى از طلا است. در همین دوره ابن‏بطوطه سیاح معروف كه در سال 734 ( ق ) از راه جام به طبس سفر كرده، در خاطرات خود از حرم مطهر امام رضاعلیه‏السلام و متعلقات آن یاد مى‏كند: «در مشهد مكرم قبه عظیمى است در داخل زاویه و جنب آن مدرسه و مسجد است كه همه از این ابنیه عالى متبوعه است دیوارهاى این ابنیه را با خشت كاشانى مزین كرده‏[اند] و بر روى مرقد حضرت رضا صندوقى چوبى نصب شده است». با توجه به نوشته‏هاى ابن‏بطوطه و دیگر روایات معلوم مى‏شود كه در قرن هشتم هجرى آثارى مانند حرم، مسجد بالاسر، یك مدرسه و چند بناى كوچك متصل به ضلع شمالى وابسته به آستان قدس رضوى وجود داشته است

دوره تیموریان


در قرن نهم هجرى (سال 821 ق) به دنبال كوششهاى شاهرخ تیمورى در آبادانى مشهد، به همت همسر وى "گوهرشادآغا" نخستین مسجد جامع شهر با نام وى در سمت قبله حرم كه صحن جنوبى آستان مبارك را تشكیل مى‏دهد به اتمام رسید ، همزمان با این ابنیه در داخل صحن در پیرامون حرم، مدرسه پریزاد و بالاسر و دو در، كه تا به امروز برجا هستند، بنا گردید و در این دوران، صحن تیمورى (عتیق) و اساس ایوان طلا توسط امیر علیشیر نوایى وزیر سلطان‏حسین بایقرا به وجود آمد كه بعدها در دوره شاه عباس اول صفوى توسعه یافت و توسط نادرشاه افشار مطلا گردید

دوره صفویه


در دوره صفویه بر عظمت و شكوه حرم مطهر افزوده شد و مناره نزدیك گنبد كه در عهد غزنویان به دستور ابن‏معتز حاكم نیشابور برپا گردیده بود به امر شاه طهماسب مرمت و طلاكارى شد و در سال 932 ( ق) خشتهاى نفیس كاشى روى گنبد به خشتهاى طلا تبدیل شد . در شورش یکی از خوانین ازبك این خشتهاى گنبد و گلدسته در كنار دیگر نفایس حرم مطهر به غارت رفت.

حمله ازبكان به حرم

در سال‏997 ( ق) یعنى دومین سال سلطنت‏شاه عباس اول شهر مشهد در محاصره عبدالله‏خان ازبك قرار گرفت، چون از جانب مردم به سوى او تیرى شلیك شد غضبناك گردید و دستور به قتل عام مردم مشهد داد به طورى كه در روضه منوره حضرت رضا خون جارى گردید

سال بعد عبدالمؤمن خان ازبك با لشكریانش به مشهد حمله كرد، مردم و به خصوص سادات، علما، خدام و مدرسان آستان قدس رضوى كه در مشهد بودند به آستانه مباركه پناهنده شدند. در حالى كه اینان به دعا مشغول بودند، عبدالمؤمن‏خان و دین محمد سلطان به اتفاق عده‏اى از جنجگویان خود وارد صحن شدند و پناهندگان را قتل عام نمودند. چنان خشمگین بودند كه شعله خشم و غضبشان جز به ریختن خون سادات، صلحا و علما خاموش نمى‏شد. آنان زایران را از داخل حرم بیرون مى‏كشیدند و با كمال قساوت به شهادت مى‏رسانیدند. چنان كه دو نفر از ازبكان میر محمد حسین مشهور به "میربالاى سر" را كه از سادات متقى مشهد بود و پیوسته در بالاى سر مبارك به تلاوت قرآن مجید مشغول بود، در كنار ضریح با شمشیر پاره پاره كردند. در این موقع زنان و كودكان در مسجد گوهرشاد جمع شده بودند و در آنجا ناظر قتل عام وحشیانه اقوام و خویشان خود بودند

سرانجام عبدالمؤمن دستور داد، قندیلهاى مرصع طلا و نقره و شمعدانها و نیز میل طلاى بالاى گنبد و بسیارى از ظرفها و فرشها و كتابهاى كتابخانه آستانه مباركه را به غارت بردند و زنان و كودكان را كه اسیر شده بودند به ماوراءالنهر فرستادند
در پى این خرابى در سال 1010 ( ق ) كه شاه‏عباس پیاده به زیارت رفت مجددا دستور ترمیم گنبد را داد و آن را طلاكارى كرد. شاه عباس با توجه خاص به آستان حضرت رضاعلیه‏السلام، دستور داد تا هر كس به زیارت آن حضرت مشرف می شود ، مى‏تواند عنوان "مشهدى" را مانند حاجى و كربلایى بر نام خود بیفزاید و این لقب از آن زمان رواج یافت

زلزله و حرم مطهر رضوى


زلزله‏هاى زیادى در مشهد رخ داده كه حدود 14 واقعه در كتب تاریخ به ثبت رسیده كه كمابیش آسیبهایى به مسجد گوهرشاد وارد نموده است و احتمالا به دیوارهاى صحنهاى حرم مقدس و تزیینات آن نیز آسیبهایى اندك همانند مسجد گوهرشاد رسیده است. ولى در پانزدهم ربیع‏الثانى سال 1084 ( ق ) به هنگام سلطنت‏شاه سلیمان صفوى زمین لرزه ویرانگرى در مشهد رخ داده كه حدود دو سوم شهر مشهد از جمله گنبد مرقد مطهر حضرت رضاعلیه‏السلام، سقف گنبد مسجد گوهرشاد و مدارس پریزاد، دودر، مدرسه بالاسر، مدرسه پایین پا آسیب فراوان دیده و حدود چهارهزار نفر از مردم مشهد زیر آوار جان سپرده‏اند

پس از این حادثه شاه سلیمان مامورانى را از اصفهان براى بررسى خسارات وارده و انجام تعمیرات فرستاد. آنان نیز كار را شروع كرده، خرابی ها را در مدت 7 سال مرمت وبازسازی کردند

افشاریه

در این دوره به ویژه در زمان نادرشاه افشار ایوان طلاى صحن عتیق (انقلاب) و مناره بالاى آن و بناى مناره ایوان شمالى طلاكارى و تذهیب شد و سقاخانه اسماعیل طلایى صحن عتیق احداث گردید. اما چندى بعد به وسیله نوادگانش به این ساحت مقدس اهانتهایى شد كه در پست بعدی ذكر مى‏شود

غارت جواهرات حرم مطهر به وسیله نصرالله میرزا و نادرمیرزا افشار


در سال‏1183 ( ق ) شاهرخ فرزند رضا قلى میرزا و نوه نادرشاه افشار در خراسان حكومت مى‏كرد . احمد شاه درانى به مشهد حمله كرد و نصرالله میرزا پسر شاهرخ كه ولیعهد بود با او مقابله‏اى مردانه كرد و وى را شكست داد و او را وادار به صلح نمود. این امر موجب غرور وى شد كه خیال جهانگیرى را در سر پرورانید
در سال 1190 ( ق) كه خزانه پدرش خالى شده و براى پرداخت‏حقوق سپاهیانش درمانده شده بود به تحریك برخى از فرومایگان طلا و جواهرات حرم مطهر رضوى را از قندیلها و درها جدا كرد، مقدارى را به فروش رسانید و مقدارى از طلاها و نقره‏ها را سكه زد و صرف پرداخت‏حقوق و تهیه سپاه نمود

نادرمیرزا برادر نصرالله میرزا نیز كه پس از خلع وى ، ولیعهد شده بود دست تعدى و تجاوز به اموال موقوفه و غیرموقوفه گشود و حتى خشتهاى طلاى روى گنبد مطهر را كند و به نام خود سكه زد و جواهرات حرم را به فروش رسانید. حتى سرطوق مكلل** را كه بالاى گنبد نصب بود كند و نیز قالى زربافت را كه هفتهزار تومان ارزش داشت‏سوزانید
نصایح مرحوم آیةالله میرزا مهدى مجتهد تولیت وقت آستان قدس نیز مانع اعمال ناشایست و تجاوزگرانه او نشد. اما مردم به او اعتراض كردند و سكه‏هاى ضرب شده را كه در بازار بود جمع‏آورى مى‏نمودند و به میرزا مهدى مجتهد برمى‏گرداندند. مردم سرانجام سر به شورش برداشتند. نادر میرزا نیز كه این شورش را از ناحیه میرزا مهدى مى‏دانست وى را در سال 1218 ( ق) به شهادت رسانید و مرحوم میرزا مهدى مجتهد به "شهید رابع" معروف شد

ساختمان حرم در عصر قاجار وپهلوی




عصر قاجاریه
تعمیرها و تغییراتی كه در طول دوران حكومت قاجار در آستان مقدس به انجام رسید عبارتند از:

بناى صحن نو ( آزادى) در سمت مشرق حرم به امر فتحعلیشاه و به مباشرت فرزندش علینقى میرزا و معمارى حاج آقاجان ساخته شد
بناى دارالسعاده توسط اللهیارخان آصف‏الدوله به سال 1251 ( ق) احداث شد و تركیب رواق دارالضیافه در سال 1320 ( ق) انجام یافت
متاسفانه حرم مطهر در این دوره دوبار مورد بى‏حرمتى و اهانت متجاوزان قرار گرفت
ـ غارت سالار: محمد حسن خان سالار فرزند اللهیارخان آصف‏الدوله در سال‏1263 ( ق) از آشوب هرات و هرج و مرج دربار استفاده كرد و در خراسان علم مخالفت ‏برافراشت و در اندك زمانى قلعه كلات را متصرف شد. او نزدیك به دو سال در خراسان به استقلال حكومت كرد. در سال بعد به فرمان وى تمامى قندیلها، چراغها و اثاثیه زرین حرم حضرت رضاعلیه‏السلام را ذوب كردند و به نام وى سكه زدند. همچنین او طلا و جواهرات در مرصع و جواهرنشانى كه فتحعلیشاه قاجار در سال‏1233 ( ق) به شكرانه استیلا بر خراسان تقدیم آستان قدس نموده بود غارت كرد

اما پس از رفع فتنه در سال 1268 ( ق) حسام‏السلطنه عموى ناصرالدین شاه مجددا سطح در مزبور را از طلاى ضخیم پوشانید و آن را با دانه‏هاى یاقوت و زمرد و لعل زینت‏بخشید و در جاى اولیه‏اش نصب نمود

اما در پى این غارتگریها و بى‏حرمتى‏ها نسبت‏به بارگاه مقدس، سالار در سال‏1266 (ق) به دست‏حسام‏السلطنه مغلوب گردید و به حرم مطهر پناهنده شد. دراین هنگام میرزا عسكرى امام جمعه مشهد وعلما و متولیان بارگاه مقدس رضوى به نزد سالار آمدند، و ضمن ملامت او به خاطر جسارتهایش به آستان مقدس او را از روضه منور طرد كردند. در نتیجه وى تنها ماند و به دستور حسام‏السلطنه او را از بست‏خارج كردند و سپس با برادرش محمد علیخان و پسرش اصلان‏خان به سزاى اعمال شنیع‏شان به هلاكت رسانیدند

به توپ بستن حرم





ـ به توپ بستن حرم : در محرم سال 1330 ( ق ) مردى به نام یوسف هراتى و همدستانش به نامهاى سید محمد طالب الحق یزدى پسرعموى سید ضیاءالدین نخست ‏وزیرکابینه سیاه و نایب على‏اكبر در شهر مشهد آهنگ مخالفت‏ با مشروطه ساز كرده ، به تحریك بیگانگان جمعى از اراذل و اوباش را به دور خویش جمع كردند. سربازان روس با تجهیزات كامل و به منظور پشتیبانى از مخالفان حكومت مشروطه در ارگ دولتى مستقرشدند. كار به جایى رسید كه رهگذران نیز در كوچه و بازار از تعرض كسان این اشخاص درامان نماندند. سربازان روسى كه هدفشان مداخله مستقیم در امور شهر بود و اساسا به همین نیت ‏به اشرار میدان عمل داده بودند درگیری بین
سربازان دولتى و اشرار را دستاویز قرار داده ، به نام حفظ امنیت اتباع روسیه روز شبنه دهم ربیع‏الثانى 1330 ( ق) مطابق با دهم فروردین 1290 ( ش) اعلامیه‏ ای صادر کردند مبنی بر اینكه اگر اشرار و متجاسرین تا دو ساعت‏به غروب مانده از صحن و حرم خارج نشوند ناگزیر به كمك قواى مسلح و گلوله‏هاى توپ مردم را متفرق خواهند ساخت. ضرب‏الاجل به پایان رسید و به یكباره از چند جانب صداى غرش توپ‏ها بلند شد و گلوله‏هاى آتشین به طرف گنبد مطهر و صحن امام هشتم‏علیه‏السلام شلیک شد; هدف روسها به ظاهر متفرق كردن اوباش و در واقع انهدام قبه مبارك و نهب و غارت اموال نفیس حرم مطهر بود. عده‏اى با مسلسل و توپهاى سبك پیشروى كردند و حرم مطهر و ضریح حضرت را به گلوله بستند . اصابت گلوله‏هاى توپ بر گنبد آسیب زیاد وارد كرد، در 18 محل گلوله‏هاى توپ ، گنبد مطهر را سوراخ كرده، به داخل افتاد و خرابی بسیار به بار آورد. پس از آن ، به هنگام غروب نظامیان سواره و پیاده روس به صحن مقدس حمله ور شدند، زوار و مردم به داخل حرم مطهر پناهنده شده ، درهاى حرم را بستند. نظامیان روس از پنجره‏هاى گنبد و رواقها و یا از شبكه‏هاى پنجره نقره به داخل حرم شلیك مى‏كردند و نیز دسته ای دیگر از شبكه‏هاى پنجره فولاد صحن عتیق (انقلاب) حرم مطهر را تیرباران كردند. در صحن و حرم مطهر تعداد زیادى كشته و زخمى شدند. مرتضى قلیخان متولى باشى آستان قدس رضوى بیرق سفیدى بر سر چوب بلند كرد و از قواى روس امان خواست. فرمانده روسى كه چنین دید دستور آتش بس صادر كرد. سپس متولى‏باشى و خدام حرم و مردم نیز به جمع‏آورى كشتگان و زخمیها پرداختند. مدت چهار روز این مكان مقدس در تصرف روسها بود و مقدار زیادى اشیاء نفیس و قیمتى به یغما رفت. یوسف‏خان هراتى و طالب‏الحق به دست‏حامیان خود یعنى سربازان روس كشته شدند

به دنبال این ویرانگریها سلطان حسین میرزا نیرالدوله به استاندارى خراسان تعیین شد و در سال 1331 ( ق ) به مرمت‏خرابیها پرداخت هزینه تعمیر گنبد مطهر به پول رایج آن زمان كه قران نقره بود، سى هزار تومان برآورد شد. اكنون جاى چند گلوله در ایوان طلاى صحن عتیق دیده مى‏شود. استاد ملك‏الشعراى بهار به مناسبت این واقعه اشعارى تحت عنوان "توپ روس" سروده كه در دیوان او آمده است


در سال‏1307 ( ش) در شبكه پیرامون فلكه حرم مطهر تغییرات اساسى به عمل آمد و فلكه دور حرم به شعاع 180 متر از نوك گنبد و به پهناى 30 متر احداث گردید كه بعدا ساختمان‏هاى موزه و كتابخانه و تالار تشریفات نیز به این مجموعه اضافه شد، اماچندى نگذشت كه به دستور رضاخان پهلوى در مجموعه بارگاه مقدس رضوى حادثه موهن و اسفناك "مسجد گوهرشاد" به وجود آمد
حرم امام رضا (ع) داراي بناي چهار گوش است كه هر ضلع آن تقريباً ده متر است . هر طرف آن با كاشي‏هايي خشتي ممتاز مزين گرديده است اين خشتهاي كاشي با نقش و نگار بديع و طلاكاري در زمره نفيس‏ترين انواع كاشي است، در روي برخي از اين كاشي‏ها تاريخ 612 و 720 هجري قمري خوانده مي‏شود
صحن عتيق كه به شكل مربع مستطيل است داراي چهار ايوان بزرگ مي‏باشد، ايوان شرقي و ايوان غربي داراي سردر بسيار زيبا و مزين به كاشي كاريهاي ممتاز مي‏باشند، قسمتي از اين صحن را امير علي شيرنوايي وزير دانشمند سلطان حسين بايقرا در سال 872 هـ.ق بنيان نهاده است
قسمت ديگر اين صحن و ايوان شمالي و شرقي و غربي بنا به فرمان شاه عباس اول صفوي ساخته شده است
گلدسته‏هاي طلا كه بروي ايوان عباسي و ايوان جنوبي قرار دارند
از آثار شاه طهماسب صفوي به تاريخ 920 هـ.ق و نادرشاه افشار 1145 هـ.ق است همچنين طلاكاري ايوان در سال 45 هـ.ق به فرمان نادرشاه افشار انجام شده است. از اين رو است كه در ايوان جنوبي (ايوان طلا) چهار در نقره وجود دارد. اين ايوان شامل تزئينات گوناگون و كتيبه‏هاي متعددي از جمله كتيبه‏اي به خط محمد رضا امامي مي‏باشد
صحن جديد در زمان سلطنت فتحعلي شاه قاجار بنا نهاده شده است. سپس در زمان محمد شاه قاجار با كاشيكاري تزيين يافته است. در اين صحن تاريخ 1262 و 1271 هـ.ق ثبت شده است. به طور كلي مجموعه بناهاي آستان قدس رضوي (ع) را مي‏توان از لحاظ معماري ـ تزئينات كاشيكاري، گچبري، مزكتابت و خطاطي، رنگ آميزي، نقاشي، حجاري، فلزكاري، طلاكاري و ساير رشته‏هاي هنري گنجينه‏اي از هنرهاي ظريف و دوران اسلامي در ايران دانست

* ازاره : آن قسمت از دیوار ویا ایوان که از کف طاقچه تا روی زمین باشد.

** مکلل : زیور داده .

مسجد گوهرشاد



اين مسجد در جنوب حرم مطهر قرار گرفته است و در سال 821 هـ.ق توسط گوهرشاد ـ زوجه شاهرخ تيموري ـ و به استادي قوام الدين شيرازي ساخته شده است . اين مسجد با صحن بزرگي در ميان ،‌به شيوه مساجد چهار ايواني ايران ساخته شده و به سبب دارا بودن تزيينات غني كاشي و كتيبه‌اي ، از موقعيت ممتازي در مجموعه برخوردار است. خطوط ثلث زيباي اين مسجد به دست بايسنقر ميرزا، فرزند شاهرخ تيموري نگاشته شده است. مهم‌ترين قسمت اين مسجد، ايوان جنوبي آن است كه با مقرنس كار و كتيبه‌هاي نفيس آذين شده است . دهانه اين ايوان 48/12 متر ،‌ارتفاع آن 26 متر ، عمق آن 36/35 متر و ارتفاع كلي آن 64/42 متر است. در طرفين اين ايوان، مناره‌هاي توپري به ضخامت 6 متر و ارتفاع مساوي ايوان قرار گرفته‌اند كه از رانش تاق ايوان جلوگيري مي‌كنند. دركتيبه‌ي اين ايوان، نام گوهرشاد و شاهرخ تيموري به همراه فرزندشان بايسنقر ثبت شده است. گنبد اصلي مسجد كه به دهخانه 15 متر و دو پوسته بوده، در گلوله باران ارتش روسيه در سال 1330 هـ.ق آسيب ديده و در سال 1339 هـ.ش برچيده شده است. گنبدفعلي‌، از بتون مسلح و با همان اندازه اصلي، جايگزين آن شده است. اين مسجد؛ يك بار در دوره صفوي ، سال 1052 هـ.ق و يك بار ديگر در دوره قاجاريه ، سال 1276 هـ.ق ، تعمير و تزيين شده است. در دوره‌هاي اخير نيز تعميراتي در اين مسجد به عمل آمده است

مسجدهفتادودوتن


این بنا در جنوب غربی مسجد گوهرشاد و ابتدای بازار بزرگ مشهد واقع شده و شامل یک گنبد دو پوشه ،دو مناره و یک ایوان اصلی ورودی می باشد.
در اطراف ایوان این مسجد کتیبه ای از کاشی نام معمار بنا راشمس الدین محمد تبریزی ذکر می کند و ساختمان آن در ماه رجب سال 855 هـ قمری پایان یافته است.در داخل این مسجد سنگ قبر های زیادی از قدیم باقی مانده است که احتمال دارد این مسجد در ابتدا مقبره ای بوده است

این مسجد قدیمی جزو آخرین بناهای مربوط به دوره میرزا شاهرخ است و ظاهرا در ابتدا مقبره ای بوده که امیر ملکشاه از امرای بنام دربار تیمور گورکانی (سپه سالار توس)بین سال های 807تا 817 برای خود بنا کرده و بعد ها به مسجد تبدیل شده است.مسجد شاه سابق با وجودی که در سال 1246 خورشیدی تعمیر گردیده اما بخشی از کاشی ها و کتیبه ها ی نفیس آن از بین ر فته است.ضمنا لازم به ذکر است که قسمت اعظم بازار بزرگ مشهد در طی سال هلی اخیرجهت توسعه حرم رضوی توسط آستان قدس تخریب شده است و در حال حاضر مسجد هفتاد و دو تن مشخص ترین بنای این بازار محسوب می شود

مقبره شیخ بهایی

شیخ بهاءالدین محمد عاملی معروف به شیخ بهایی از بزرگترین و معروف ترین دانشمندان شیعه معاصر با شاه عباس اول صفوی می باشدکه در سال935 هـ ق در بعلبک لبنان متولد شد.
شیخ بهایی فرزند شیخ عزالدین حسین از بزرگان علم و ادب است که نسبت این خاندان به ((حارث ابن عبدالله اعورهمدانی ))یکی از یاران حضرت علی (ع) می رسد.از وی آثار زیادی در موضوعات مختلف فقه ، فلسفه ،منطق،کلام ، رجال ، نجوم و غیره بذ جای مانده است و مهمترین اثر این دانشمند بزرگ کتاب (( وسایل الشیعه ))در 30 جلد است که تا کنون مرجع احادیث فقهی شیعه می باشد. شیخ بهایی پس از 77 سال زندگی در سال 1030 هـ ق در اصفهان وفات یافت و جنازه اش را به مشهد منتقل و در بین صحن امام خمینی و صحن آزادی در رواقی به نام خود وی (( رواق شیخ بهایی)) به خاک سپردند.

۱۳۸۷ فروردین ۱۶, جمعه

زندگینامه حكيم‌ ابوالقاسم‌ فردوسی

(329 ـ 411 ه. ق) حكيم‌ ابوالقاسم‌ منصور بن‌ حسن‌ موسوم‌ به‌ ابوالقاسم‌ فردوسي‌ طوسي‌ بزرگ‌ترين‌ شاعر حماسه‌سراي‌ ايران‌ است‌ كه‌ بقولي‌ همانند او را تاكنون‌ مادر فلك‌ نزاييده‌ است‌. مقام‌ فردوسي‌ در زنده‌ نمودن‌ تاريخ‌ ايران‌ و داستان‌هاي‌ ملي‌ وحماسي‌ ايران‌ زمين‌ و همچنين‌ دميدن‌ نفسي‌ تازه‌ به‌ زبان‌ ادب‌ فارسي‌ بسيار شامخ‌ است‌ و از اين‌ روي‌ او را شاعر ملي‌ ايران‌ خوانده‌اند. زندگي‌ اين‌ دانشمند برجسته‌ همچون‌ ساير نام‌آوران‌ چيره‌ دست‌ فرهنگ‌ و ادب‌ ايران‌ در هاله‌اي‌ ازابهام‌ و افسانه‌ فرو رفته‌ است‌; براساس‌ روايت‌ چهار مقاله‌ كه‌ كهن‌ترين‌ منبع‌ تاريخي‌ از لحاظ نزديكي‌ به‌ دوران‌ حيات‌ حكيم‌ به‌ شمار مي‌رود فردوسي‌ از خاندان‌ دهقانان‌ ايراني‌ و از اهالي‌ و دهكده‌ باژ از ناحيه‌ طابران‌ طوس‌ بود. دهقانان‌در آن‌ روزگار زمينداران‌ كوچكي‌ به‌ شمار مي‌رفتند كه‌ به‌ فرهنگ‌ فارسي‌ عشق‌ مي‌ورزيدند و نسل‌ به‌ نسل‌ آن‌ را انتقال‌ مي‌دادند و فردوسي‌ نيز كه‌ از نسل‌ اين‌ ايرانيان‌ اصيل‌ به‌ شمار مي‌رفت‌ همچون‌ پيشينيان‌ خود درصدد حفظ ارزشهاي‌ ملي‌ ايران‌ بود. حكيم‌ در اوايل‌ زندگي‌ خود از تمكن‌ مالي‌ قابل‌ ملاحظه‌اي‌ برخوردار بود و علاوه‌ بر اينكه‌ در باغ‌ بزرگي‌ در طابران‌ طوس‌ اقامت‌ داشته‌ و خدم‌ و حشم‌ نيز داشته‌ است‌ داراي‌ زمين‌ زراعي‌ بود كه‌ درآمد زندگي‌ آسوده‌ و راحت‌ خود را از طريق‌ آن‌ ملك‌ تأمين‌ مي‌نمود
در آن‌ عهد سرزمين‌ كهنسال‌ ايران‌ بتدريج‌ زمينه‌هاي‌ استقلال‌ خود را فراهم‌ مي‌آورد و حكومت‌هاي‌ محلي‌ كه‌ در مناطق‌ مختلف‌ سرزمين‌ ما بويژه‌ شرق‌ ايران‌ بوجود آمده‌ بودند پرچمدار اين‌ نهضت‌ بزرگ‌، كه‌ يكي‌ از بخش‌هاي‌ آن‌ توسعه‌ و غناي‌ زبان‌ فارسي‌ بود، به‌ شمار مي‌رفتند
در راستاي‌ اين‌ تلاش‌ گسترده‌ براي‌ تجديد حيات‌ ملي‌ و ادبي‌ ايران‌، در اوسط قرن‌ چهارم‌ هجري‌ قمري‌ تلاش‌هايي‌ جدي‌ براي‌ گردآوري‌داستان‌هاي‌ ملي‌ و باستاني‌ صورت‌ گرفت‌ و چند شاهنامه‌ ناتمام‌ نيز كه‌ اين‌ داستان‌ها را در قالبي‌ از اشعار تنظيم‌ كرده‌ بودند بوجود آمد. حكيم‌ ابوالقاسم‌ فردوسي‌ در جواني‌ و در روزگار زندگي‌ آسوده‌ و فارغ‌ البال‌ خود در طابران‌ طوس‌ دل‌ در سوداي‌ شعر و شاعري‌ داشت‌ و در ايام‌ فراغت‌ و صفا اشعاري‌ سرايش‌ مي‌داد. وي‌ ظاهرا در 35 سالگي‌ و شايد هم‌ در 40 سالگي‌ به‌ حكم‌ عشق‌ و علاقه‌اي‌ كه‌ به‌ زنده‌ ساختن‌ تاريخ‌ كهن‌ و پرافتخار ايران‌ داشت‌ كار سترگ‌ خود را آغاز كرد كه‌ تا پايان‌ عمر پرافتخارش‌ نيز تداوم‌ يافت‌. از ميزان‌ دانش‌ و نحوه‌ سوادآموزي‌ حكيم‌ اطلاع‌ چنداني‌ در دست‌ نيست‌ ولي‌ به‌ حكم‌ آنكه‌ در شاهنامه‌ اطلاعات‌ فراواني‌ در باب‌ ادبيات‌ عربي‌، شعر و ادب‌ پارسي‌، تاريخ‌، فلسفه‌، كلام‌،حديث‌ و قرآن‌ ارائه‌ نموده‌ است‌ مشخص‌ مي‌گردد كه‌ حكيم‌ فردوسي‌ در اوان‌ زندگي‌ خويش‌ مطالعات‌ فراوان‌ كرده‌ است‌ و احوال‌ امم‌ و امثال‌ و حكم‌ را خوانده‌ و با معارف‌ اسلامي‌ بخصوص‌ با قرآن‌ آشنايي‌ كامل‌ داشته‌ است‌. حكيم‌ظاهرا به‌ زبان‌ پهلوي‌ ساساني‌ و فنون‌ جنگ‌ و رزم‌ نيز آگاه‌ بوده‌ است‌. استاد طوس‌ در موقعيت‌ بسيار خطير و حساسي‌ به‌ سرودن‌ شاهنامه‌ و نظم‌ داستانهاي‌ پهلوانان‌ ايراني‌ همت‌ گماشت‌، چرا كه‌ هر چند سلطه‌ اعراب‌ بر ايران‌ بويژه‌ بخش‌ شرقي‌ آن‌ بسيار ضعيف‌ شده‌ بود و چند حكومت‌ محلي‌ نيز همچون‌ سامانيان‌ و آل‌ بويهدر شرق‌ و مركز و شمال‌ ايران‌ بوجود آمده‌ بودند ولي‌ جنگ‌ و كمشكشهاي‌ داخلي‌ بين‌ اين‌ حكومت‌ها نشانه‌هايي‌ تلخ‌ بود بر زوال‌ و انحطاط اين‌ سلسله‌هاي‌ ملي‌ ايراني‌ و روي‌ كار آمدن‌ فاتحان‌ قدرتمند بيگانه‌. از اين‌ روي‌ فردوسي‌ كه‌ به‌ رسالت‌ عظيم‌ خود پي‌ برده‌ بود سعي‌ كرد مجموعه‌ عظيمي‌ فراهم‌ آورد كه‌ براي‌ هميشه‌ در خاطره‌ ايرانيان‌ باقي‌ ماند و تاريخ‌ و زبان‌ و هويت‌ و مليت‌ ايراني‌ را دوباره‌ زنده‌ كند.
وي‌ در ابتداي‌ كار بر سرمايه‌ خود و حمايت‌ تني‌ چند از دوستانش‌ همچون‌ حسين‌ قتيب‌ حاكم‌ طوس‌ و بزرگان‌ آن‌ ولايت‌ علي‌ ديلم‌ وبودلف‌ تكيه‌ كرد و حاكم‌ طوس‌ براي‌ تشويق‌ او، شاعر را از پرداخت‌ ماليات‌ معاف‌ نمود. تلاش‌ بي‌وقفه‌ حكيم‌ در مرحله‌ اول‌ آن‌ بيست‌ سال‌ تمام‌ به‌ درازا كشيد و وي‌ زماني‌ موفق‌ به‌ سرايش‌ اكثر داستان‌هاي‌ شاهنامه‌ گشت‌ كه‌ چند سال‌ از سقوط سلسله‌ ايراني‌ سامانيان‌ بدست‌ تركان‌ قراخاني‌ آل‌ افراسياب‌ و سلطان‌ محمود غزنوي‌ مي‌گذشت‌. تاريخ‌ پايان‌ رسانيدن‌ شاهنامه‌ را سال‌ 400 ه.ق‌ دانسته‌اند و براساس‌ گفته‌هاي‌ حكيم‌ كه‌ از لابه‌لاي‌ اشعار او مشهود است‌ حكيم‌ در طول‌ اين‌ مدت‌ دراز سختي‌هاي‌ فراواني‌ را متحمل‌ گشت‌ و ضربات‌ فراواني‌ را هم‌ از جنبه‌ مادي‌ و معيشتي‌ وهم‌ از لحاظ روحي‌ پذيرا گرديد كه‌ مهمترين‌ آن‌ درگذشت‌ پسر جوان‌ و برومندش‌ بود كه‌ پير طوس‌ را سخت‌ درهم‌ شكست‌ و غمگين‌ و افسرده‌ ساخت‌. شاعر كه‌ در اين‌ سالها با عسرت‌ و تنگدستي‌ همراه‌ و همراز بود پس‌ از اتمام‌ شاهكار بزرگ‌ خود به‌ ناچار و براي‌ گذراندن‌ زندگي‌ خود رو به‌ دربار سلطان‌ محمود غزنوي آورد و با عرضه‌ شاهنامه‌ خويش‌ نظر سلطان‌ رابه‌ سوي‌ آن‌ جلب‌ نمود. سلطان‌ محمود پادشاهي‌ ترك‌ زبان‌ و بي‌علاقه‌ به‌ تاريخ‌ و فرهنگ‌ ايران‌ بود ولي‌ در ابتداي‌ كارحكيم‌ را بنواخت‌ و او را مورد نوازش‌ خود قرار داد و در شرايطي‌ كه‌ در تلاش‌ بود تركان‌ آل‌ افراسياب‌، متحدان‌ پيشين‌ خود در برانداختن‌ سامانيان‌، را از قلمرو حكومت‌ خويش‌ بيرون‌ راند تلاش‌ كرد از كتاب‌ شاهنامه‌ براي‌ تهييج‌ احساسات‌ ملي‌ ايرانيان‌ عليه‌ تركان‌ آل‌ افراسياب‌ (كه‌ مطابق‌ روايات‌ ملي‌ ايران‌ از نژاد تورانيان‌ به‌ شمار مي‌رفتند) بهره‌ جويد. سلطان‌ محمود پس‌ از مدتي‌ موفق‌ به‌ شكست‌ آنها شد و لذا روي‌ خوشي‌ به‌ فردوسي‌ نشان‌ نداد و البته‌ بدگويي‌ مخالفان‌ و حاسدان‌ به‌ حكيم‌ نيز بي‌تأثير نبود و آنان‌ پير طوس‌ را رافضي‌ خواندند و از تعصب‌ شاه‌ سني‌ متعصب‌ عليه‌ فردوسي‌ شيعي‌ به‌ نفع‌ خود بهره‌برداري‌ كردند. تلاش‌ خواجه‌ حسن‌ ميمندي وزير بافرهنگ‌ شاه‌ نيز به‌ ثمر ننشست‌. سلطان‌ محمود پس‌ از ملاحظه‌ هفت‌ مجلد بزرگ‌ شاهنامه‌ مشتمل‌ بر شصت‌ هزار بيت‌ نغز و دلكش‌ و حماسي‌ دستور داد معادل‌ همين‌ مقدار معين‌ در ازاي‌ هر يك‌ بيت‌ يك‌ درهم‌(2) به‌ شاعر بدهند واين‌ توهيني‌ بزرگ‌ بود براي‌ سخن‌سراي‌ بزرگ‌ طوس‌ چرا كه‌ او بخوبي‌ به‌ قدر و قيمت‌ شاهكار بزرگ‌ خود آگاه‌ بود.فردوسي‌ مأيوس‌ و سرشكسته‌ از دربار سلطان‌ محمود به‌ گرمابه‌اي‌ رفت‌ و پس‌ از آن‌ كه‌ بيرون‌ آمد فقاعي‌ خورد وصله‌ سلطان‌ را در كمال‌ بي‌اعتنايي‌ به‌ حمامي‌ و مرد فقاع‌ فروش‌ بخشيد و در كسوتي‌ ناشناس‌ از بيم‌ خشم‌ شاه‌ از غزنه‌ گريخت‌. جاسوسان‌ خبر بخشش‌ صله‌ سلطان‌ را به‌ دو فرو مايه‌ كه‌ نشان‌ از بي‌اعتنايي‌ شاعر بزرگ‌ ايران‌ به‌ جاه‌ وجلال‌ و مقام‌ سلطان‌ غزنه‌ داشت‌ به‌ اطلاع‌ محمود رساندند و در پي‌ شاعر روانه‌ شدند. فردوسي نيز كه‌ از خشم‌ و غرورسلطان‌ محمود آگاه‌ بود چندي‌ در هرات‌ اقامت‌ گزيد و سپس‌ از آنجا به‌ نزد شهريار بن‌ شروين‌ حاكم‌ طبرستان‌ كه‌ ايراني‌ پاك‌ نژادي‌ بود رفت‌ و هجويه‌اي‌ صد بيتي‌ نيز عليه‌ محمود سرود. شهريار حكيم‌ را سخت‌ گرامي‌ داشت‌ وهجويه‌ صد بيتي‌ او را نيز به‌ يكصد هزار درم‌ خريد و مانع‌ از انتشار آن‌ شد. استاد سخن‌ فارسي‌ سپس‌ رهسپار ديار خود گشت‌ و در گوشه‌ عزلت‌ و اندوه‌ در سال‌ 411 ه.ق‌ بدرود حيات‌ گفت‌. گويند سالها پس‌ از رانده‌ شدن‌ فردوسي‌ از دربار سلطان‌ محمود، شاه‌ در يكي‌ از لشكركشي‌هاي‌ خود به‌ هندوستان‌ به‌ ياد حكيم‌ مي‌افتد و پشيمان‌ از كرده‌ ناصواب‌خود دستور مي‌دهد مبلغ‌ شصت‌ هزار دينار طلا را با احترام‌ فراوان‌ به‌ منزل‌ فردوسي‌ در طوس‌ روانه‌ سازند ولي‌ هديه‌ سلطان‌ زماني‌ به‌ دروازه‌ طوس‌ رسيد كه‌ جنازه‌ حكيم‌ را از يكي‌ ديگر از دروازه‌هاي‌ آن‌ شهر تشييع‌ مي‌نمودند. صله‌ سلطاني‌ رابه‌ تنها يادگار فردوسي‌ دخترش‌ كه‌ همچون‌ پدر انساني‌ آزاده‌ و بلند طبع‌ بود سپردند ولي‌ او آن‌ را نپذيرفت‌ و شصت‌ هزار دينار وقف‌ ساختن‌ عمارت‌ رباط چاهه‌ كه‌ بر سر راه‌ طوس‌ به‌ نيشابور و مرو بود گشت‌.(3) جنازه‌ حكيم‌ نيز مورد جفاي‌ بدخواهانش‌ قرار گرفت‌ و شيخ‌ ابوالقاسم‌ گرگاني‌ از عالمان‌ قشري‌ و متعصب‌ به‌ حكم‌ اينكه‌ فردوسي‌ عمر خود را به‌ ستايش‌ پهلوانان‌ مجوس‌ گذرانيده‌ است‌، اجازه‌ دفن‌ او را در قبرستان‌ مسلمانان‌ نداد و از اين‌ روي‌ جسد شاعرگران‌ مايه‌ در باغ‌ طبران‌ كه‌ متعلق‌ به‌ خود فردوسي‌ بود دفن‌ گرديد.
بزرگ‌ترين‌ شاهكار پير فرهيخته‌ طوس‌ شاهنامه‌ او بودكه‌ با وجود گذشت‌ دهها قرن‌ همچون‌ سندي‌ از افتخاربرفراز گنبد رفيع‌ زبان‌ و ادب‌ فارسي‌ مي‌درخشد و همانگونه‌ كه‌ اشاره‌ شد فردوسي‌ با نگارش‌ اين‌ كتاب‌ ارزنده‌ و عظيم‌هويت‌ ملي‌ ايرانيان‌ را به‌ آنها باز شناساند و زبان‌ شيرين‌ فارسي‌ را نه‌ تنها از انحطاط نجات‌ داد بلكه‌ به‌ آن‌ اعتبار ورونق‌ وافري‌ بخشيد. اساس‌ شاهنامه‌ نويسي‌ يعني‌ توصيف‌ زندگي‌ شاهان‌ و پهلوانان‌ ايران‌ به‌ روزگاران‌ باستان‌ ايران‌ باز مي‌گردد و ظاهرا در دوره‌ هخامنشيان و ساسانيان كتابهايي‌ از اين‌ دست‌ موجود بوده‌ است‌. سنت‌ شاهنامه‌ نويسي‌ پس‌ از اسلام‌ و در دوره‌ حكومت‌ سامانيان‌ مجددا رونق‌ گرفت‌ و شاهنامه‌هايي‌ همچون‌ شاهنامه‌ مسعودي‌ مروزي‌، شاهنامه‌ ابوالمؤيد بلخي‌، شاهنامه‌ ابوعلي‌ بلخي‌ و شاهنامه‌ ابومنصوري‌ و شاهنامه‌ دقيقي‌ بوجود آمدند كه‌ ماخذ اين‌ شاهنامه‌ها همان‌ داستان‌هاي اوستايي و كتاب‌هاي‌ پهلوي‌ همچون‌ خوتاي‌نامك‌ (خداي‌ نامه‌) بوده‌ است‌. فردوسي‌در سال‌ 365 ه.ق‌ با مطالعه‌ اين‌ شاهنامه‌ها دل‌ به‌ نظم‌ شاهنامه‌اي‌ عظيم‌ كه‌ تمامي‌ داستان‌هاي‌ ملي‌ ايران‌ رادربرگيرد سپرد و تلاش‌ سترگ‌ خود را كه‌ مي‌رفت‌ ملتي‌ را به‌ شعر و قلم‌ زنده‌ نگاه‌ دارد آغاز نمود. در شاهنامه‌، حكيم‌ طوس‌ پس‌ از نعت‌ خداوند توصيف‌ دانش‌ و خرد و مدح‌ پيامبر اسلام‌(ص‌) و يارانش‌ از كيومرث‌ آغاز كرده‌ و پس‌ از نام‌ بردن‌ شرح‌ زندگي‌ پنجاه‌ پادشاه‌ داستاني‌ و تاريخي‌ و حالات‌ و رزم‌ و بزم‌ پهلوانان‌ و وزيران‌ آنان‌ كتاب‌ خود را با شكست‌ يزدگرد سوم‌ ساساني‌ و فتح‌ ايران توسط اعراب‌ به‌ پايان‌ مي‌رساند. داستان‌ پادشاهي‌ منوچهر و بيان‌ آغاز تمدن‌ بشر، ضحاك‌، كاوه‌ آهنگر، فريدون‌، سام‌، زال‌، رستم‌، نوذر، افراسياب‌، جنگ‌هاي‌ ايرانيان‌ و تورانيان‌،كيكاووس‌، هفت‌ خوان‌ رستم‌، سهراب‌، سياوش‌، كيخسرو، بيژن‌ و منيژه‌، ظهور زرتشت‌، اسكندر و اشكانيان‌ و ساسانيان‌ هر يك‌ از داستان‌هاي‌ بسيار زيبا، شيرين‌ و جذاب‌ شاهنامه‌ مي‌باشند كه‌ خواننده‌ را به‌ عمق‌ تاريخ‌ ملي‌ وحماسي‌ ايران‌ برده‌ و غرور و افتخارات‌ بزرگ‌ ايرانيان‌ را به‌ آنان‌ باز مي‌شناسانند. شاهنامه‌ اگرچه‌ در بادي‌ امر داستان‌رزمي‌ ايران‌ است‌ ولي‌ حكيم‌ فردوسي‌ در لابه‌لاي‌ اين‌ اشعار رزمي‌ معاني‌ باريك‌ و مطالب‌ عالي‌ فلسفي‌ و اجتماعي‌ واخلاقي‌ بسياري‌ را بيان‌ كرده‌ است‌ كه‌ جذابيت‌ اين‌ كتاب‌ بزرگ‌ را دو چندان‌ ساخته‌ است‌. نتيجه‌هاي‌ اجتماعي‌ واخلاقي‌ كه‌ سخن‌سراي‌ حكيم‌ از داستان‌هاي‌ شگفت‌ شاهنامه‌ گرفته‌ است‌ و سخنان‌ عبرت‌انگيز و پندهاي‌ سحرآميزي‌ كه‌ مي‌دهد هر يك‌ نشان‌ و گواهي‌ است‌ از اينكه‌ جهان‌ و شكوه‌ جهان‌ گذراست‌ و انسان‌ بايد در اين‌ عمردو روزه‌ دلاور و بخشنده‌ و فداكار و راستگو و دستگير و نيكوكار باشد. حكيم‌ طوس‌ از طريق‌ پندهايي‌ كه‌ از زبان‌ پهلوانان‌ و شاهان‌ و دانشمندان‌ مانند اندرز منوچهر و نوذر و كيخسرو به‌ ايرانيان‌ و وصيت‌ اين‌ شاه‌ به‌ گودرز و زال‌ ورستم‌ و... و سخنان‌ پرمغز بزرگمهر آورده‌ است‌ حكمت‌ عملي‌ را به‌ خوانندگان‌ خود آموخته‌ و آن‌ را سرمشقي‌ براي‌ زندگاني‌ بشر در نظر گرفته‌ است‌. سخن‌ سراي‌ بزرگ‌ ايران‌ همچنين‌ در شرح‌ گاه‌نشيني‌ و تاجگذاري‌ شاهان‌ بزرگي‌ همچون‌ ‌گشتاسب و شاپور و بهرام‌ و قباد و نوشيروان‌ و هرمز از زبان‌ آنان‌ به‌ نيايش‌ خداوند و ستايش‌ راستي‌ و گسترش‌ داد و دانش‌ پرداخته‌ و دستور زندگاني‌ توأم‌ با صلح‌ و آرامش‌ و عدالت‌ را كه‌ مي‌توان‌ براي‌ تمامي‌ جهانيان‌ سرمشق‌ قرار گيرد در اختيار انسان‌ها گذارده‌ است‌. حكيم‌ با وجود اينكه‌ شرح‌ رزم‌ و پيكار و دشمني‌هاي‌ اقوام‌ و ملل‌ را گفته‌ است‌ ولي‌ روح‌ بزرگ‌ او جهان‌ رابا نظر وحدت‌ ديده‌ است‌ و ستيزه‌جويي‌هاي‌ بشر را دليل‌ ناداني‌ آنان‌ برشمرده‌ است‌. او حقيقت‌ اديان‌ را مانند خود خداوند يكي‌ دانسته‌ است‌ و خصومت‌هاي‌ ملل‌ را بر سر دين‌ ابلهانه‌ توصيف‌ كرده‌ واز تفرقه‌هاي‌ بي‌مايه‌ مردم‌ با تأثر ياد نموده‌ است‌. با اين‌ حال‌ و عليرغم‌ احترام‌ فردوسي‌ به‌ اديان‌ ايران‌ باستان‌،فردوسي‌ ايمان‌ عميق‌ خود به‌ اسلام‌ و تعلقش‌ به‌ مذهب‌ تشيع‌ و اهل‌ بيت‌(ع‌) را بارها آشكار ساخته‌ است‌. پير طوس‌ در شاهكار بزرگ‌ خود احساسات‌ بشري‌ را با سخنان‌ زيبا و عبارتهاي‌ دلربا و دل‌انگيزي‌ تصوير و تعبير نموده‌ و نشان‌ داده‌ است‌ كه‌ در خلق‌ صحنه‌هاي‌ عاشقانه‌ نيز به‌ همان‌ ميزان‌ صحنه‌هاي‌ رزم‌ و نبرد تبحر و تسلط دارد. سخن‌ در باب‌ شاهنامه‌ و اهميت‌ آن‌ بسيار است‌ و دريغا كه‌ محدوديت‌ اين‌ مقال‌ اجازه‌ بحث‌ بيشتر را در اين‌ خصوص‌ نمي‌دهد. اين‌ ديوان‌ ارجمند شعر و ادب‌ فارسي‌ سند ملت‌ ماست‌ و داستانهاي‌ پهلوانان‌ ايراني‌ شاهنامه‌ به‌ تك‌ تك‌ ايرانيان‌ درس‌ شجاعت‌ و عفت‌ و فداكاري‌ و ميهن‌دوستي و وفا مي‌آموزد. شايد به‌ همين‌ دليل‌ است‌ كه‌ داستان‌هاي‌ اين‌ كتاب‌ جاوداني‌ با وجود گذشت‌ قرن‌ها و قرن‌ها هنوز در گوشه‌ و كنار ايران‌ از پايتخت‌ تا دورافتاده‌ترين‌ شهرها و روستاها در منازل‌ و قهوه‌خانه‌ها و چادرهاي‌ ايلات‌ و عشاير به‌ شيوه‌ نقالي‌ جاري‌ مي‌شود و مردم‌ ايران‌ را ازهر نژاد و طايفه‌ و دين‌ و مذهب‌ شيفته‌ روح‌ بلند و دلاوري‌هاي‌ پهلوانان‌ ايران‌ و عواطف‌ انساني‌ آنها مي‌نمايد. ابياتي‌ وي در شاهنامه‌ خود گوياي‌ بلندي‌ نظر و آزادگي‌ روح‌ فردوسي‌ و تسلط شگرف‌ او در آرايش‌ صحنه‌ها،گزينش‌ كلمات‌، تركيب‌ استادانه‌ اجزاي‌ جملات‌ و ارايه‌ تصاوير متناسب‌ با موضوع‌ و صور حسي‌ خيال‌ است
1-براساس‌ داستاني‌ مشهور كه‌ دولتشاه‌ سمرقندي‌ نيز در تذكره‌ خود از آن‌ ياد كرده‌ است‌ آغاز تأليف‌ شاهنامه‌ فردوسي‌ به‌ دوران‌ حكومت‌ سلطان‌ محمود غزنوي‌ و اقدام‌ او در زنده‌ نگهداشتن‌ داستان‌هاي‌ ملي‌ ايران‌ باز مي‌گردد. براساس‌ اين‌ افسانه‌ سه‌ شاعر بزرگ‌ دربار سلطان‌ محمود عنصري‌ و عسجدي‌ و فرخي‌، روزي‌ در غزنه‌ گردهم‌ نشسته‌ و سرگرم‌ گفتگو بودند. در اين‌ حال‌ مردي‌ بيگانه‌ از نيشابور بدان‌ جا رسيد و چنان‌ مي‌نمود كه‌ آهنگ‌ مجلس‌ آنان‌ دارد. عنصري‌ كه‌ از ورود اين‌ روستايي‌ بيگانه‌ دلخوش‌ نبود و او را مخل‌ مجلس‌ انس‌ مي‌ديد، گفت‌: (اي‌ برادر، ما شاعران‌ دربار شاهيم‌ و جز شاعران‌ هيچكس‌ را در اين‌ مجلس‌ راه‌ نيست‌. اينك‌ هر يك‌ از ما مصراعي‌ بر قافيه‌اي‌ يكسان‌ مي‌سرائيم‌. اگر تو نيز مصراع‌ چهارم‌ آن‌ رباعي‌ را ساختي‌ در جمع‌ ما تواني‌ بود.) فردوسي‌ (كه‌ همان‌ روستايي‌ بيگانه‌ بود) اين‌ امتحان‌ را پذيرفت‌، و عنصري‌ از روي‌ عمد قافيه‌اي‌ برگزيد كه‌ بگمان‌ وي‌ تنها سه‌ مصراع‌ بر آن‌ ميشد ساخت‌ و آوردن‌ مصراع‌ چهارم‌ ممكن‌ نبود. مصراع‌ اول‌ كه‌ عنصري‌ گفت‌ اين‌ بود: چو عارض‌ تو ما ه‌ نباشد روشن‌ / عسجدي‌ مصراع‌ دوم‌ را چنين‌ ساخت‌: مانند رخت‌ گل‌ نبود در گلشن‌ / فرخي‌ گفت‌: مژگانت‌ همي‌ گذر كند از جوشن‌/ و فردوسي‌ با اشاره‌ به‌ يكي‌ از افسانه‌هاي‌ قديم‌ كه‌ چندان‌ معروف‌ نبود، مصراع‌ چهارم‌ را بدينسان‌ آورد: مانند ستان‌ گيو در جنگ‌ پشن‌ / هنگامي‌ كه‌ حاضران‌ مجلس‌ در باره‌ تلميحي‌ كه‌ فردوسي‌ در اين‌ شعر آورده‌ بود استفسار كردند، وي‌ چنان‌ وقوفي‌ درباب‌ داستانها و افسانه‌هاي‌ قديم‌ ايران‌ از خود نشان‌ داد كه‌ عنصري‌ بنزد سلطان‌ محمود رفت‌ و گفت‌ كه‌ عاقبت‌ اكنون‌ كسي‌ پيدا شده‌ است‌ كه‌ مي‌تواند داستانهاي‌ ملي‌ را كه‌ بيست‌ يا سي‌ سال‌ پيش‌ دقيقي‌ براي‌ يكي‌ از شاهان‌ ساماني‌ آغاز نهاده‌ به‌ پايان‌ برد.در افسانه‌ بودن‌ اين‌ داستان‌ جاي‌ هيچگونه‌ شك‌ و ترديدي‌ نيست‌ چرا كه‌ فردوسي‌ در اوايل‌ سلطنت‌ محمود بخش‌ اعظم‌ شاهنامه‌ را به‌ پايان‌ رسانيده‌ بود و سالها پيش‌ از به‌ دنيا آمدن‌ محمود سرايش‌ منظومه‌ عظيم‌ خود را آغاز كرده‌ بود
2- بعضي‌ از منابع‌ اين‌ مبلغ‌ را بيست‌ هزار سكه‌ نقره‌ دانسته‌اند ولي‌ ظاهرا شصت‌ هزار درهم‌ (سكه‌ نقره‌) صحيح‌تر است
3- نظامي‌ عروضي‌ سمرقندي‌ در اين‌ ارتباط چنين‌ گفته‌ است‌: (در سنه‌ اربع‌ عشره‌ خمسمائه‌ به‌ نيشابور شنيدم‌ از امير معزي‌ كه‌ او گفت‌ از امير عبدالرزاق‌ شنيدم‌ به‌ طوس‌ كه‌ گفت‌، وقتي‌ محمود به‌ هندوستان‌ بود از آنجا بازگشته‌ بود، و وي‌ به‌ غزنين‌ نهاده‌ مگر در راه‌ او متمردي‌ بود و حصاري‌ استوار داشت‌ و ديگر روز محمود را منزل‌ بردر حصار او بود. پيش‌ او رسولي‌ بفرستاد كه‌ فردا بايد كه‌ پيش‌ آيي‌ و خدمتي‌ بياري‌، و بارگاه‌ ما را خدمت‌ كني‌، و تشريف‌ بپوشي‌ و بازگردي‌. ديگر روز محمود بر نشست‌ و خواجه‌ بزرگ‌ بر دست‌ راست‌ او همي‌ راند، كه‌ فرستاده‌ بازگشته‌ بود و پيش‌ سلطان‌ همي‌ آمد. سلطان‌ با خواجه‌ گفت‌، چه‌ جواب‌ داده‌باشد، خواجه‌ اين‌ بيت‌ فردوسي‌ را بخواند: اگر جز به‌ كام‌ من‌ آيد جواب/ من‌ و گرز و ميدان‌ وافراسياب‌ / محمود گفت‌: اين‌ بيت‌ كراست‌ كه‌ مردي‌ از او همي‌ زايد. گفت‌ بيچاره‌ ابوالقاسم‌ فردوسي‌ راست‌ كه‌ بيست‌ و پنج‌ سال‌ رنج‌ برد و چنان‌ كتابي‌ تمام‌ كرد و هيچ‌ ثمر نديد. محمود گفت‌ سره‌ كردي‌ كه‌ مرا از آن‌ يادآوري‌. كه‌ من‌ از آن‌ پشيمان‌ شده‌ام‌. آن‌ آزادمرد از من‌ محروم‌ ماند. به‌ غزنين‌ مرا ياد ده‌ تا او را چيزي‌ فرستم‌. خواجه‌ چون‌ به‌ غزنين‌ آمد بر محمود ياد كرد. سلطان‌ گفت‌ شصت‌ هزار دينار ابوالقاسم‌ فردوسي‌ را بفرماي‌ تا به‌ نيل‌ دهند و با شتر سلطاني‌ به‌ طوس‌ برند و از او عذر خواهند. خواجه‌ سالها بود تا در اين‌ بند بود. آخر آن‌ كار را چون‌ زر بساخت‌ و اشتر گسيل‌ كرد و آن‌ نيل‌ به‌ سلامت‌ به‌ شهر طبران‌ رسيد. از دروازه‌ رودبار اشتر در مي‌شد و جنازه‌ فردوسي‌ به‌ دروازه‌ رزان‌ بيرون‌ همي‌ بردند. در آن‌ حال‌ مذكري‌ بود در طبران‌، تعصب‌ كرد و گفت‌: من‌ رها نكنم‌ تا جنازه‌ او در گورستان‌ مسلمانان‌ برند، كه‌ او را فضي‌ بود. و هرچه‌ مردمان‌ بگفتند با آن‌ دانشمند در نگرفت‌. درون‌ دروازه‌ باغي‌ بود از آن‌ فردوسي‌. او را در آن‌ باغ‌ دفن‌ كردند. گويند از فردوسي‌ دختري‌ ماند سخت‌ بزرگوار. صلت‌ سلطان‌ خواستند بدو سپارند قبول‌ نكرد و گفت‌: بدان‌ محتاج‌ نيستم‌
4- گويند پس‌ از آنكه‌ شيخ‌ ابوالقاسم‌ گرگاني‌ از نماز خواندن‌ بر جنازه‌ حكيم‌ امتناع‌ ورزيد در شب‌ فردوسي‌ را به‌ خواب‌ ديد كه‌در بهشت‌ مقامي‌ بلند يافته‌ است‌. از او پرسيد كه‌ چگونه‌ بدين‌ مقام‌ رسيدي‌؟ گفت‌ به‌ سبب‌ اين‌ بيت‌ كه‌ در آن‌ از يكتايي‌ خداي‌تعالي‌ سخن‌ گفته‌ام‌: جهان‌ را بلندي‌ و پستي‌ تويي/ ندانم‌ چه‌اي‌، هر چه‌ هستي‌ تويي‌ / اگر چه‌ در صحت‌ اين‌ داستان‌ جاي‌ شك‌ و ترديد است‌ ولي‌ به‌ هر صورت خود نمايانگر مقام‌ والاي‌
‌ علمي‌ و ديني سخن‌سراي‌ بزرگ‌ ايران‌ زمین است

آرامگاه فردوسي


آرامگاه حكيم ابوالقاسم فردوسي زيارتگاه مشتاقان ادب پارسي است و توس , شهرت و معروفيت خود را مديون آثار و شخصيت شامخ اوست . ساختمان بناي فعلي آرامگاه به دوران جديد تعلق دارد, از سال 1307 , كار احداث ساختمان آرامگاه آغاز شد و در مهرماه 1313 كه مصادف با ايام برگزاري جشن هزاره فردوسي بود , پايان يافت . طراحي آرامگاه فردوسي مانند بسياري از بناهاي اوايل عصر پهلوي , بيش تر از عناصر معماري دوره هخامنش سود جسته و سازندگان آرامگاه به نوعي , آن عناصر را با اجزاء‌ معماري معاصر تلفيق كرده اند ُ

مقبره خواجه ربیع


ربیع ابن خثیم از زهاد نامی تاریخ اسلام است که تربیت یافته و دوست صمیمی (( ابن مسعود)) صحابی بسیار مشهور پیامبر است.
وی در روزگار حضرت علی (ع) می زیست و علمای تاریخ و بزرگان در باره مقام و شخصیت او نظرات گوناگونی عنوان کرده اند. خواجه ربیع به سال 61 یا 63 هـ ق در طوس وفات یافت و در این مکان دفن گردید . این بنابه توصیه شیخ بهایی به شاه عباس صفوی به همت ((الغ الرضوی الخادم ))ساخته شدو دو کتیبه تاریخ سال های 1026 و 1031 هـ ق به خط علیرضا عباسی (خطاط مشهور صفوی ) را نشان می دهد.

آرامگاه خواجه مراد راوی

اين آرامگاه در 12 كيلومتري جنوب شرقي مشهد , در دامنه كوه و در كنار يك چشمه قرار گرفته است . اصل بنا اتاق چهار گوشه ای به ابعاد 30 در 4/4 متر است. پیرامون بقعه اتاق هایمتعدد به صورت جدا از هم برای سکونت زوار ساخته شده که از ملحقات بعدی است .در نمای شمالی ایوان بزرگی به ارتفاع 5 متر بنا و دارای تزیینات آینه کاری است .پشت بغل های ایوان نیز کاشی هفت رنگزینت گردیده است .بر فراز ایوان و در دو سوی آن دو گلدسته کم ارتفاع کاشی کاری شده به نمای ورودی جلوه خاصی بخشیده است .خواجه مراد از نزدیکان حضرت رضا(ع) بوده است و مردم منطقه ارادت خاصی به زیارت مقبر ه وی دارند.

آرامگاه خواجه اباصلت

اين آرامگاه در 12 كيلومتري جنوب شرقي مشهد واقع است . خواجه اباصلت , فرزند صالح (سليمان) هروي است . برخي از متون , اورا از ثروتمنداني كه علما را مورد ملاطفت قرار مي داده است , معرفي كرده اند .ولي مردم او را خادم و محرم امام رضا (ع) مي دانند كه دردم مرگ آن حضرت , حاضر بوده است

مصلای مشهد

این بنا در انتهای خیابان نواب صفوی (پایین خیابان) واقع گردیده و شامل یک ایوان مرکزی و دو رواق در طرفین آن است . مصلای مشهد به سا ل 1087 هـ ق در عهد سلطنت شاه سلیمان صفوی ساخته شده و معمار آن حاجی شجاع بنای اصفهانی است. از بنای مصلی در قدیم جهت مراسم مخصوصی مانند نماز عید قربان و عید فطر ونماز های جمعه و دعاهای دسته جمعی استفاده می شده است.

مصلای طرق


این بنا به فاصله 14 کیلومتری جنوب شرقی مشهد در روستای طرق واقع گردیده و تاریخ ساخت آن را سال 837 هـ ق ذکر کرده اند.ساختمان مصلا مرکب از یک تالار چهار ضلعی می باشد که بر روی آن گنبدی قرار داشته است و این گنبد در شهریور ماه سال 1320 خورشیدی فرو ریخته است .بنای مصلی از قسمت جلو دارای ایوانی بلند می باشد و در انتهای آن محرابی وجود دارد.

مقبره و مناره ارسلان جاذب


مقبره و مناره ارسلان جاذببه فاصله 37 کیلومتری جنوب مشهد و در قسمت شرقی محلی ( روستایی )به نام سنگ بست واقع گردیده است . این مقبره متعلق به ارسلان جاذب ، حاکم توس و یکی از سرداران معروف سلطان محمود غزنوی می باشدکه آن را در سال های 389 تا 419 هـ ق برای خود ساخته است در فاصله چندمتری مقبره ، مناره ای وجود دارد که حدود چهل متر ارتفاع دارد و در قسمت بالای آن کتیبه ای از آجر به خط کوفی وجود دارد.این مقبره و مناره جزو بنای رباط عظیمی به نام (( سنگ بست )) بوده اند و از آثار معماری مهم دوره غزنویان به شمار می آید.

برج اخنگان

برج یا میل اخنگان (اخنجان) در فاصله 22 کیلومتری شمال مشهد و بر کنار جاده توس به روستای پاژ زادگاه فردو سی واقع گردیده و در نزد اهالی مهل به ((گور دختر هندی)) و (( گور گوهر تاج))خواهر گوهرشاد آغا (همسر شاهرخ تیموری) معروف می باشد
نمای خارجی این برج آجری هشت ضلعی است و گنبدی مخروطی شکل بر روی آن قرار دارد . این برج به ارتفاع حدود 18 متر ، دارای سه ورودی می باشد که ورودی اصلی آن در سمت جنوب است
در داخل بنا سنگ قبری به طول110 و عرض 50 وج.د دارد که با خط ثلث و نسخ نقر شده ولی به علت آسیب دیدگی و شکستگی خواندن آن میسر نیست.
میل اخنگان دارای کتیبه ای در حاشیه زیر سقف بوده که اکنون وجود ندارددر مجموع معماری این برج نشاین می دهد که احتمالا یکی از بناهای اوایل قرن نهم قمری است،اما اطلاعات چندانی در مورد چگونگی و تاریخ دقیق آن در دست نمی باشد. در مجاورت میل اخنگان روستایی به نام (( اندرخ))قرار دارد که طبق نظر مورخین فاصله بین این دو محل جنگی بسیار مهم و خونین بنام (نبرد اندرخ)میان سلطان محمود غزنوی و والیان و حکام پیشین خراسان به سال 385 هـ ق روی داده و به استقرار سلطان محمود در خراسان منجر شده است.

برج اخنگان

برج یا میل اخنگان (اخنجان) در فاصله 22 کیلومتری شمال مشهد و بر کنار جاده توس به روستای پاژ زادگاه فردو سی واقع گردیده و در نزد اهالی مهل به ((گور دختر هندی)) و (( گور گوهر تاج))خواهر گوهرشاد آغا (همسر شاهرخ تیموری) معروف می باشد
نمای خارجی این برج آجری هشت ضلعی است و گنبدی مخروطی شکل بر روی آن قرار دارد . این برج به ارتفاع حدود 18 متر ، دارای سه ورودی می باشد که ورودی اصلی آن در سمت جنوب است
در داخل بنا سنگ قبری به طول110 و عرض 50 وج.د دارد که با خط ثلث و نسخ نقر شده ولی به علت آسیب دیدگی و شکستگی خواندن آن میسر نیست.
میل اخنگان دارای کتیبه ای در حاشیه زیر سقف بوده که اکنون وجود ندارددر مجموع معماری این برج نشاین می دهد که احتمالا یکی از بناهای اوایل قرن نهم قمری است،اما اطلاعات چندانی در مورد چگونگی و تاریخ دقیق آن در دست نمی باشد. در مجاورت میل اخنگان روستایی به نام (( اندرخ))قرار دارد که طبق نظر مورخین فاصله بین این دو محل جنگی بسیار مهم و خونین بنام (نبرد اندرخ)میان سلطان محمود غزنوی و والیان و حکام پیشین خراسان به سال 385 هـ ق روی داده و به استقرار سلطان محمود در خراسان منجر شده است.

زندگینامه و بیوگرافی مختصری از نادر شاه افشار

نادر شاه افشار از ایل افشار بود او از مشهورترین پادشاهان ایران بعد از اسلام است ، ابتدا نادر قلی یا ندرقلی نامیده می شد موقعی که افغانها و روس ها و عثمانی ها از اطراف بایران دست انداخته بودند و مملکت در نهایت هرج و مرج بود یک عده سوار با خود همراه کرد و به طهماسب صفوی که کین پدر برخواسته بود همراه شد فتنه های داخلی را خواباند افغانها را هم بیرون ریخت ، شاه طهماسب صفوی از شهرت و اعتبار نادر در بین مردم دچار رشک و حسادت گشت و برای نشان دادن قدرت خود با لشکری بزرگ به سوی عثمانی تاخت و در آن جنگ هزاران سرباز ایرانی را در جنگ چالدران بدلیل عدم توانایی به کشتن داد و خود از میدان جنگ گریخت نادر با سپاهی اندک و خسته از کارزار از مشرق به سوی مغرب ایران تاخت و تا قلب کشور عثمانی پیش رفت و سرزمینهای بسیاری را به خاک ایران افزود و از آنجا به قفقاز تحت اشغال روس ها رفت که با کمال تعجب دید روسها خود پیش از روبرو شدن با او پا به فرار گذاشته اند در مسیر بر گشت در سال 1148 در دشت مغان در مجلس ریش سفیدان ایران از فرماندهی ارتش استعفا نمود و دلیلش اعمال پس پرده خاندان صفوی بود . و خود عازم مشهد شد در نزدیکی زنجان سوارانی نزدش آمدند و خبر آوردند که مجلس به لیاقت شما ایمان دارد و در این شرایط بهتر است نادر همچنان ارتش دار ایران باقی بماند و کمر بند پادشاهی را بر کمرش بستند . او سه بار به هند اخطار نمود که افسران اشرف افغان را که حدودا 800 نفر بودند و در قتل عام مردم ایران نقش داشتند را به ایران تحویل دهد که در پی عدم تحویل آنها سپاه ایران از رود سند گذشتند و هندوستان را تسخیر نمود ند 800 متجاوز افغان را در بازار دهلی به دار زدند و بازگشتند و نادر شاه حکومت محمد گورکانی را به او بخشید و گفت ما متجاوز نیستیم اما از حق مردم خویش نیز نخواهیم گذشت محمد گورکانی بخاطر این همه جوانمردی نادر از او خواست هدیه ای از او بخواهد و نادر قبول نکرد و در پی اسرار او گفت جوانان ایران به کتاب نیازمندند سالها حضور اجنبی تاریخ مکتوب ما را منهدم نموده است محمد گورکانی متعجب شد او علاوه بر کتابها جواهرات بسیاری به نادر هدیه نمود که بسیاری از آن جواهرات اکنون پشتوانه پول ملی ایران در بانک مرکزی است . 12 سال سطنت نمود و در سال 1160 بوسیله عده ای خائن کشته شد . نکته قابل ذکر آنست که او از 15 سالگی تا 25 سالگی بهمراه مادرش در بردگی ازبکان گرفتار بود و با مرگ مادرش از اردوگاه ازبکان گریخت و پس از آن با جوانان آزادیخواهی همپیمان شد ...او در حدود سال 1157هـ ق با توجه به سوءظنی که به فرزندش نادر قلی میرزا پیدا کرده بود ،او را کور نمود و از آن زمان به بعد در تند خویی و بد رفتاری با مردم زیاده روی کردو سر انجام در یکشنبه یازدهم جمادی الثانی سال 1160هـ ق به دست پنج تن از سربازان قزلباش در قوچان کشته شد.
آرامگاه نادر

ساختمان آرامگاه نادر در زمان نادر و به دستور او ساخته شده که بنای اولیه در طی سالیان متمادی از بین رفته است . در سال 1296 هـ ق احمد قوام (قوام السلطنه) والی خراسان ویرانی های اطراف مقبره را خراب و بنای نسبتا مجللی بر مزار نادر احداث کردکه این بنا نیز در معرض آسیب و خرابی قرار گرفت و به صورت نا مناسبی در آمد. و لذا در سال 1342 خورشیدی به همت انجمن آثار ملی (سابق) بنای جدیدی در همان محل سابق ساخته شد.طرح و نقشه آرامگاه نادر توسط مهندس هوشنگ سیحون تهیه و مجسمه نادر و جنگجویانش با طراحی استاد غلامحسین صدیقی در شهر رم کشور ایتالیا قالب ریزی و ساخته شد.

عمارت خورشید

عمارت خورشيد در سال 1151 هـ.ق، به دستور نادرشاه جهت اقامت و خزانه برای جواهرات و غنايم ساخته شده است.اين بنا مربوط به سال های آغازين به قدرت رسيدن نادرشاه افشار می باشد. عمليات ساخت عمارت در تمام طول پادشاهی ادامه داشته و حتی تا آخرين سال های حيات نادرشاه يعنی سال 1160 هجری قمری در دست ساخت بوده است.زيرا كتيبه ثلث بسيار زيبای«سوره نباء» كه در قسمت دور تا دور فضای گنبد نوشته شده به همين تاريخ اشاره دارد. اين عمارت در وسط باغ بزرگی قرار دارد كه شامل يك بنا در سه طبقه است. ارتفاع آن در گذشته، حدود 25 متر بوده است اما در حال حاضر به علت خرابی طبقه سوم، ارتفاع آن بيش از 20 متر نيست. طبقه اول آن 8 ضلعی است كه آن را روی چهار رديف پلكان به شكل هرم بر پا كرده اند.ورودی های كاخ ،در اضلاع هشتگانه قرار دارد كه به سالن اصلی كاخ منتهی می شود. اين كاخ مجموعاً دارای 12 اتاق است كه داخل هراتاق نيز تزئيناتی از نقاشی و گچ بری ديده می شود. در ميان اين تزئينات، تصاويری از شاهزادگان نادری نيز به چشم می خورد. در وسط اين بنای هشت ضلعی ، برج استوانهاي مانند، در دو طبقه قرار دارد كه محل اقامت شاه و خانواده اش بوده است. زيبايی اين كاخ بيشتر در آرايش نمای خارجی كنگره دار ساختمان است كه در آن معماری مغولی - هندی به چشم می خورد. داخل اتاق ها با نقاشى و گچبرى تزئين شده اند. در وسط اين بنا از سطح پشت بام برجى مدور با ترك هاى شبيه نيم ستون معروف به خيارى احداث شده است.

پير پالان دوز


شيخ محمد عارف متوفي به سال 985 هجري قمري مشهور به پير پالان دوز از زهاد معروف زمان خود بوده است . از آن جهت كه اين عارف براي امرار معاش ، پالان دوزي مي كرد ، به « پيرپالان دوز » شهرت يافته است . آرامگاه وي مقابل بست پايين در سمت شمال شرقی حرم و ابتدای خیابان نواب صفوی واقع شده است . اصل بنا در زمان «سلطنت محمد خدابنده » ساخته شده و در سالهاي اخير توسط آستانقدس بازسازي گرديده است

گنبد خشتی

در خیابان طبرسی مشهد نرسیده به میدان طبرسی، کوچه ایست به نام کوچه گنبد خشتی که بنایی معروف به همین نام در آن جا قرار دارد.اگر چه از زندگی نامه صاحب مزار اطلاع چندانی در دست نیست ، اما گروهی از مورخین این بقعه را منسوب به امامزاده سلطان غیاث الدین محمد از سادات سرشناس موسوی شهر مشهد می دانند که نسبت شریفش با هفده واسطه به امام موسی ابن جعفر (ع) می رسد.
برخی دیگر از مورخین چون صنیع الدوله مولف کتاب مطلع الشمس آرامگاه را منسوب به امام زاده محمد می داند که با هجده فاصله به امام زین العابدین (ع) می رسد.
زمان ولادت وی معلوم نیست اما احتمالا وفاتش در سال 832 هـ ق بوده است .این بنا ظاهرا در زمان قاجاریه مرمت و داخل آن نقاشی و تزیین گردیده است.
گنبد خشتی همچنین در سال ها ی 9-1378 خورشیدی به همی اداره اوقاف و امور خیریه ناحیه یک مشهد و نضارت سازمان میراث فرهنگی خراسان مرمت و بازسازی شده است. ساختار معماری این بنا از دو بخش به هم پیوسته شامل فضای اصلی زیر گنبد (گنبد خانه ) چهار ایوانی و مربع شکل ،هشتی ورودی و سردابه شکل گرفته است.به نضر می رسد گنبد از ابتدا آجر پوش بوده است و به همین سبب به گنبد خشتی شهرت یافته است .بنای مزبور دارای دو کتیبه قرآنی مزین به آیاتی از سوره ملک ، طه ،به قلم ثلث و سوره مبارکه واقعه به خط ریحان می باشد که در نمای چهار طاق و در زیر پوشش داخلی گنبد نگاشته شده و گردش زیبای اسلیمی طلایی رنگ ، ان ها را در بر گرفته است .

گنبد سبز


این بنا در امتداد خیابان آخوند خراسانی معروف به خیابان خاکی در میان میدانی به نام گنبد سبز واقع شده است .وجه تسمیه بنا به دلیل وجود رنگ فیروزه ای گنبد در برابر گنبد طلا و گنبد خشتی بوده است .این بنا مدفن شیخ محمد مومن است.ساختمان بنا مکعبی شکل است و تعبیه چهار طاقنمای دو طبقه در چهار گوشه بنا اگر چه شکل اصلی آن را تغییر نداده ولی هیاتی هشت ضلعی به آن بخشیده است .چهار ایوان در چهار طرف ساختمان وجود دارد که از هر کدام درگاهی به بقعه باز می شود.
به احتمال زیاد بنای مزبور به دستور شاه عباس اول در سال 1011 هـ ق ساخته شده است و در دوران شاه عباس دوم مورد مرمت قرار گرفته است.

مدرسه نواب(صالحیه) مشهد

مدرسه نواب توسط ابولحسن رضوی از اشراف و سادات مشهد در دوره سلطنت شاه سلیمان صفوی به سال 1076 هـ ق بنا شده است . ابو صالح مشهور به نواب بوده و به همین جهت این مدرسه به صالحیه معروف است .مدرسه مزبور در خیابان شیرازی مشهد (بالا خیابان ) قرار دارد و در طرح توسعه حریم رضوی بعد از انقلاب اسلامی تخریب و سپس تجدید بنا گردیده. این مدرسه شامل دو طبقه است و از آجر ساخته شده و با کاشیکاری تزیین شده است.

مدرسه دودر

این مدرسه مقابل مدرسه پریزاد (نزدیک به مسجد گوهرشاد ) واقع شده است و توسط غیاث الدین یوسف خواجه بهادر یکی از امرای خراسانی در زمان حکومت شاهرخ تیموری به سال 843هـ ق ساخته شده است .این مدرسه همچنین به سال 1088 به دستور مادر شاه سلیمان صفوی مرمت گردید ه است. در زیر گنبد این مدرسه قبری وجود دارد که به استناد کتیبه موجود به بانی این مدرسه که از نمونه های کامل معماری قرن 9 هـ ق است از لحاظ نحوه تزیین و کاشیکاری و خطوط مختلف جالب و قابل توجه می باشد.

مدرسه پریزاد

این مدرسه در جنوب غربی حرم و نزدیک مسجد گوهرشاد واقع گردیده و بانی آن پریزاد خانم ندیمه گوهرشاد خاتون می باشد.

بقعه هارونیه

بقعه هارونیه در کنار جاده مشهد – طوس نزدیک ارامگاه فردوسی بنایی است که تا حدی طرح یک آتشکده را در نظر مجسم می کند.

تنها اثر بر جاي مانده از توس قديم بناي آجري است معروف به گنبد هارونيه که در دهه هاي اخير به همت انجمن اثار ملي و ميراث فرهنگي خراسان مرمت و باز سازي شده است مردم اين بنا را زندان هارونيه مي نامند و در متون وسفر نامه ها از آن مسجد توس آرامگاه و خانقاه غزالي نام برده شده است تحقيقات اخير نشان داده که هارونيه صرفا آرامگاه يا خانقاهي است گه در سده هاي هفتم يا هشتم هجري هم پهلو با يک بناي مذهبي ديگر و بر روي خرابه هاي ابنيه کهن ساخته شده است اين بنا مشتمل بر يک فضاي وسيع مربع گنبد دار به ارتفاع حدود25 متر و وسعت 12*12 متر است در انتهاي بنا سه حجره با اتاقک با تزئيناتي شامل گچبري قرار دارند تزدينات خارجي آن منحصر به قابهاي عمودي وستون نماهاي طرفين ورودي مي باشد

دکتر جوکس نماینده کمپانی هند شرقی که در سال 821 میلادی همراه مسیو فرزر بایران آمده است در سفرنامه خود می نویسد: روز 23 ماه فوریه 1821 بطرف طوس رفتم تا خرابه این شهر را تماشا کنم... دو سه چیز در اینجا اهمیت داشت و جلب نظر مرا نمود. بزرگتر از همه بنای مربعی است که از آجر ساخته شده و بالای آن گنبدی است. این بنا تقریبا در وسط محوطه شهر طوس قراردارد و بسیار بلند و با عظمت است و شبیه به مقابر سلاطین پاتان در حوالی دهلی هندوستان می باشد. رویه گنبد بمرور خراب شده ولی از درون در نهایت خوبی مانده است

هرتسفلد المانی در ابنیه و آثار تاریخی ایران مینویسد: احتمال میرود که در عهد سلجوقیان و قبل از حمله مغول بنا شده باشد. و شاید بواسطه حمله مغول با تمام نرسیده باشد

این بقعه شباهت زیادی به مقبره سلطان محمدخدا بنده الجایتو در سلطانیه دارد و نیز شبیه آرامگاه سلطان سنجر در مرو است. بنابراین هیچ دلیل روشنی در دست نیست که چرا این بقعه را هارونیه می نامند. شاید چون در تاریخ بقعه هارونیه بحرم فعلی امام رضا اطلاق می شد رفته رفته این اسم، که با اختصاص بیش از پیش بقعه و گنبد فعلی بامام مفهوم خود را از دست میداد، تغییر مسمی داده و بر بقعه باشکوه ولی مجهولی که از شهر طوس بجامانده اطلاق شده است باین اعتبار که معتبرترین بنایی که از طوس مانده قاعدتا باید از ان مشهورترین شخصیتهایی که بااین شهر پیوندی دارند باشد.

مقبره ایاز

بر سر راه تهران – نیشابور – مشهد پس از خواجه اباصلت به دو راهی تهران – فریمان میرسیم که سنگ بست نام دارد. در طرف شرقی جاده آرامگاهی نمایان است که از نظر قدمت یکی از معتبرترین بناهای تاریخی شهرستان مشهد بشمار می رود. هرتسلفد مستشرق آلمانی می نویسد: قبر دارای گنبد و مناره ای از عهد محمود غزنوی است که بدست ایاز (مشاور نامی سلطان محمود) ساخته شده است و بیکی از صوفیان معروف تعلق دارد. در داخل گنبد کتیبه ای بسیار زیبا بچشم می خورد. ولی آنچه در میان تده مشهور است، اینجا مدفن خود ایاز است. مناره آن از نظر سبک معماری بسیار جالب است. آقای عبدالحمید مولوی می گویند که این مقبره متعلق به ارسلان جاذب عمید خراسان در زمان سلطان محمود غزنوی است. بر دیوارهای بقعه کلمه محمود مکرر نوشته شده که هم یکی از اسامی خداست و هم نام سلطان غزنوی

خانه ملک

خانه ملک در خیابان امام خمینی مشهد و در مجاورت سازمان امور اقتصاد و دارایی واقع است .این بنا در گذشته بسیار وسیع تر از امروز بوده است و آنچه تاکنون به خانه ملک مشهور شده بخش بیرونی خانه می باشد . این قسمت شامل دو طبقه است که پذیرایی وسیع خانه با سقفی چوبی و منبت کاری شده و شومینه زیبای گچ بری شده در آن دیده می شود.
این بنا از سال 1379 مورد مرمت قرار گرفته و هم اکنون مرکز هنر های سنتی میراث فرهنگی خراسان رضوی است. در نمای آن از تلفیق کاشی و آجر استفاده شده که این تزیینات به بنای خانهجلوه ای چشم نواز و هنر مندانه بخشیده است .خانه ملک در اواخر دوره قاجاریه به مجموعه بناهای شهر مشهد افزوده شده است.

کوهسنگی

این پارک بزرگ درانتهای خیابان اسدی (کوهسنگی) و در جنوب مشهد و در دامنه و اطراف کوه منفرد و با فاصله از رشته کوه های بینالود واقع شده است و حدود 30 هکتار وسعت دارد
منطقه کوهسنگی از قدیم به عنوان یکی از تفریگاه های نزدیک مشهد، محل سیاحت و تفریح ساکنان و زائران مشهد بوده و نام آن درمنابع تاریخی عهد صفویه آمده است
این مکان تا سال 1310 هجری شمسی با همان ساختار طبیعی به عنوان منطقه ییلاقی با جاذبه های طبیعی از قبیل کوه های سهل الصعود و باغ های سرسبز و چشم اندازهای طبیعی و رودخانه ها و آب و هوای معتدل به ویژه درایام گرم تابستان ، اقامتگاه سیاحتی زائران و مجاوران بود. دراین زمان با ایجاد بعضی از امکانات سیاحتی ازقبیل استخر و جاری شدن قنات، وسعت و اهمیت یافت و درسال 1318 ش. با احداث ساختمانی دو طبقه با سالن و جدول کشی خیابان ها ونرده کشی و گلکاری و نصب مجسمه های سنگی به صورت پارک طبیعی درآمده و درسال 1340ش. با گسترش شهر مشهد ازطریق خیابانی وسیع و عریض و مشجر به بدنه اصلی شهر مشهد متصل شد. در سال های بعد با احداث جاده آسیایی درجنوب آن و میادین و خیابان های مختلف دراطراف به صورت پارکی محصور درحاشیه شهر مبدل شد.

موقعیت شهری
قدمت تاریخی و جاذبه های طبیعی کوهسنگی باعث شده است تا شهرداری مشهد با اجرای پروژه احداث مجتمع فرهنگی – ورزشی – تفریحی که از سال 1374ش. شروع شده است ، این پارک طبیعی قدیمی را به یکی از مهمترین مراکز جذب توریست مبدل سازد و با اجرای بخشی از این پروژه عظیم ، به وسعت 100 هکتار درپارک کوهسنگی و ایجاد امکانات رفاهی و بهداشتی و فرهنگی از قبیل اقامتگاه های موقت و محل های استراحت ، و جدول کشی و خیابان سازی ، آب نماها و گلکاری و فضای سبز، نمایشگاه های گل و استخر ، و جدول کشی و خیابان سازی ، آب نماها و گلکاری و فضای سبز ، نمایشگاهای گل و استخر، امکانات تفریحی از قبیل قایق رانی ، کوهنوردی و پیاده روی ،دوچرخه سواری ، کالسکه رانی و مساجد سرویس های بهداشتی و سرویس های رفاهی ، پارکینگ و امکانات سرویس های ارتباطی با نقاط مختلف شهر و مغازه های مختلف شهر و مغازه های مختلف عرضه نیازمندی ها و سوغاتی و صنایع دستی و تولیدات مشهد و خراسان ، درحال حاضر به صورت یکی از مهمترین مراکز تفریحی و سیاحتی مشهد درآمده است . با اتمام پروژه مزبور به دلیل امتیازات خاص ، کوهسنگی بیش از پیش مورد توجه مجاوران و زائران قرار خواهد گرفت.

پارک ملت

این پارک بزرگ ترین پارک در محدوده شهرستان مشهد می باشد. پارک ملت درغرب مشهد و در ضلع شمال غربی میدان آزادی و ابتدای بلوار وکیل آباد واقع شده و با مساحت 720000 مترمربع یکی از بزرگ ترین پارک های داخل شهر مشهد است که هم اکنون جزو محدوده خدماتی منطقه 11 است
این پارک درسال 1345 ش. احداث شد و از آن زمان تاکنون بخش های مختلف فرهنگی و ورزشی و تفریحی درآن احداث شده است و هم اکنون نیز امکانات جدیدی در دست احداث می باشد.
دربخش های مختلف پارک علاوه بر امکانات بهداشتی و مسجد ، شهربازی و مجموعه های تفریحی کودکان ،میادین ورزشی،استخر شنا و استخر طبیعی با امکانات جدیدی دردست احداث می باشد.
دربخش های مختلف پارک علاوه بر امکانات بهداشتی و مسجد ، شهربازی و مجموعه های تفریحی کودکان، میادین ورزشی ،استخر شنا و استخر طبیعی با امکانات قایقرانی و میادین اسکیت وجود دارد. نیز با احداث مجتمع فرهنگی امام رضا (ع) توسط اداره کل ارشاد اسلامی خراسان ، کتابخانه و مراکز فعالیت های فرهنگی و هنری نیز در داخل این پارک فراهم شده است.
درخت های گوناگون و گلکاری ها و خیابان و حوض ها و اقامتگاه های موقت ودیگر تجهیزات و امکانات تفریحی و موقعیت مناسب شهری باعث شده است تا این پارک همواره محل استراحت و تفریح شهروندان مشهدی و زائران باشد. ضمن آن که به مناسبت های مختلف نمایشگاه هایی درداخل و اطراف این پارک برگزار می شود.
قدیمی ترین شهر بازی مشهد درسال 1351 ش. دراین پارک احداث شد و به تدریج توسعه یافت.

پارک جنگلی وکیل آباد

یکی از پارک های وسیع و قدیمی مشهد پارک جنگلی وکیل آباد است که در جنوب غربی مشهد واقع شده و با بلوار عریض و زیبای وکیل آباد به میدان آزادی مرتبط می شود. پارک جنگلی وکیل آباد که درگذشته به نام میرطراز یا باغ وکیل آباد شناخته می شد، درسال 1348 ش. توسط مالک آن، خامه حسین آقای ملک ، به صورت رسمی وقف استفاده عموم گردید و به شهرداری مشهد واگذار شد و هم اکنون جزو محدوده خدماتی منطقه 9 می باشد.پارک وکیل آباد که دارای 259659 متر مربع مساحت است با آب قنات آبیاری می شود. این پارک قدیمی با پستی و بلندی های طبیعی و درختان کاج و چنار از گذشته های دور به عنوان یکی از مراکز ییلاقی حاشیه مشهد مورد توجه بوده است و شهرداری با احداث خیابان و جدول بندی وکف سازی معابر و ایجاد آب نما و برق کشی و اقامتگاه های موقت و تأسیسات بهداشتی و وسایل بازی کودکان و کافه رستوران بر جاذبه های این پارک افزوده است. این پارک با اتمام طرح های دردست اجرای شهرداری ، درآینده بیش ازپیش توسعه خواهد یافت

پارک پردیس قائم

این پارک درشمال مشهد واقع شده و از جنوب به بلوار صد متری قائم و از شمال به شهرک امام هادی و از شرق به بلوار توس و از غرب به باغ آستان قدس رضوی محدود است . پردیس قائم دارای 163926 متر مربع مساحت می باشد به انواع گونه های گیاهی از قبیل اقاقیای معمولی و چتری ، عرعر، راش، افرا، صنوبر ، چنار و انواع سرو، کاتالیپا ، زیتون، تلخ ، کاج ، یوکا ، ترون ، پیراکانتا ، رزهای معمولی و هفت رنگ ، گل ناز و دیگر گل ها مزین شده است.
از آب جمع شده در برکه ذخیره آب پارک که توسط چاه موتور با چهار اینچ آبدهی تأمین می شود. برای آبیاری فضای سبز و نیز آب نماهای ایجاد شده در پارک استفاده می شود. این پارک با امکانات مختلف از قبیل اتاق های نگهبانی و اداری و تأسیسات بهداشتی و سکوهای آبخوری و فضای سبز و گلکاری های زینت یافته و معابر جدول کشی شده ، مکانی مناسب برای استفاده شهروندان می باشد. با توجه به وسعت و موقعیت و طرح های دردست اجرای سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری ، این پارک درآینده به عنوان یکی از مهمترین پارک های شهر مشهد مورد استفاده بیشتر زائران و ساکنان مشهد قرار خواهد گرفت.از دیگر امکانات این پارک ساختمان موزه ایرانی ، اتاق بازی های کامپیوتری و چهار آلاچیق ، سه بوفه و آبنهای آبشار مانند و موزیکال و خطی است.

پارک بسیج

یکی از پارک های وسیع مشهد پارک بسیج است که درشمال شرقی مشهد و در حاشیه صدمتری کمربندی فجر و در اراضی تلگرد واقع شده است . این پارک 160000 متر مربع وسعت دارد و از امکانات مختلف از قبیل ساختمان های اداری و تأسیساتی و انبار و هم چنین مسجد ، بوفه اغذیه و قرائتخانه و آبخوری و زمین های بازی کودکان و سرویس های بهداشتی برخوردار است. این پارک درسال 1378 تأسیس شده است و در فضای سبز آن انواع درختان از قبیل اقاقیا افرا ، چنار ، توت، اش ، گردو، زیتون ، سرو، کاج و گونه های درخچه ای یاس و رز ودیگر گیاهای زیتونی به چشم می خورد. با اتمام پروژه های دردست اجرای سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری ، این پارک بیش از پیش مورد استفاده زائران و ساکنان مشهد قرار خواهد گرفت

پارک میرزا کوچک خان

این پارک درحاشیه خیابان دانش شرقی و در مجاورت سراهای بازار رضا و ضلع جنوب غربی میدان 17 شهریور واقع شده است. پارک میرزا کوچک خان که وسعت چندانی ندارد به واسطه نزدیکی به حرم رضوی و منطقه زائر نشین و وجود امکانات تفریحی و ورزشی و فرهنگی ، از قبیل کتابخانه عمومی کودکان و نوجوانان ، شهربازی و استخر شنا، و میادین ورزشی ، و فضای سرسبز و درختان قدیمی و گونه های مختلف گیاهی و آب نما و خیابان کشی ، مورد توجه زائران و ساکنان محلی است .پارک میرزا کوچک خان 32325 متر مربع وسعت دارد و توسط شهرداری منطقه 7 مشهد اداره می شود.

پارک امت

پارک امت در انتهای سی متری طلاب واقع شده است و از جمله پارک های تحت نظارت شهرداری منطقه 5 مشهد می باشد. این پارک درسال 1366 ش. تأسیس شده و دارای 30300 مترمربع مساحت است. ازامکانات مختلفی تفریحی و بهداشتی و رفاهی پارک امت می توان به شهربازی و غرفه های عرضه نیازمندی های شهروندان و مجموعه فرهنگی تفریحی اشاره کرد.
درمجموعه شهر بازی پارک امت، نه دستگاه مختلف از قبیل فان فار و بشقاب پرنده و دیگر تجهیزات تفریحی جهت استفاده کودکان و نوجوانان وجود دارد و بخش های مختلف پارک با چمن و گلکاری و امکانات روشنایی و انواه درختان و گونه های گیاهی زینت یافته است.

پارک باغ ملی

پارک باغ ملی که هم اکنون درمرکز شهر مشهد و در خیابان امام خمینی (ره) واقع شده ، درواقع اولین پارک تفریحی مشهد است که در حاشیه خیابان قدیمی ارگ احداث شده و در گذشته با آب یکی از قنات های مشهور مشهد مشروب می شده است.
باغ ملی به دلیل هم جواری با ارگ حکومتی مشهد و واقع شدن درمرکز شهر ، در گذشته محل اجرای برنامه های اجتماعی و فرهنگی بوده است. و با توسعه و گسترش شهر و احداث پارک بزرگ و جدید ، اکنون باغ ملی به صورت پارک محلی درآمده است، اما در عین حال به دلیل قدمت ازاهمیت خاصی برخوردار است . بخش های مختلف این پارک با انواع چنارهای قدیمی و درختان مختلف و گونه های گیاهی و گلکاری و چمن و فضای سبز مزین شده و محل تفرج و تفریح و استراحت شهروندان مشهد می باشد. این پارک هم اکنون تحت نظر شهرداری منطقه 8 مشهد است.

پارک بابا قدرت

این پارک درجنوب شرقی مشهد ، انتهای بلوار فرودگاه و در مجاورت کمپ زائر واقع شده و حدود 20 هکتار وسعت دارد و در سال 1380 تأسیس شده است. محوطه فعلی پارک بابا قدرت دارای سابقه تاریخی مربوط به دوران نادرشاه افشار است و بابا قدرت نام یک روستا دردوره نادری است که بین عسگریه و دروازه عیدگاه و درمسیر تهران بوده است. ساختمان معروف نوش و حوض انبار آن نیز که تأمین کننده آب سقاخانه اسماعیل طلایی بوده ازشهرت به سزایی برخوردار بوده است. عملیات احداث جنگل های مصنوعی درناحیه مزبور در دهه 1340 آغاز و از 1317 این منطقه به عنوان کمپ زائرمورد استفاده بودو از سال 1379 به عنوان پارک بابا قدرت مورد بهره برداری قرار گرفت . از جمله امکانات این پارک ، محوطه بازی کودکان ، پارکینگ ، سرویس های بهداشتی ، مرکز بازی های کامپیوتری ، جنگ شادی ، کمپینگ تابستانی و گرمابه نمره و تلفن کارتی است.
این پارک به دلیل نزدیکی به محدوده حرم ترمینال و فرودگاه به ویژه درایام تعطیل تابستان محل سیاحت زائران و اهالی مشهد می باشد.
مجتمع فرهنگی تفریحی تحت پوشش شرکت سرمایه گذاری شاهد خراسان است و بنیاد شهید مشهد اداره می شود و دارای امکانات تفریحی و شهر بازی است که از سال 1370 درمساحتی حدود 18 هکتار دردامنه تپه های شمالی و غرب باغ وکیل آباد و در انتهای بلواروکیل آباد مورد بهره برداری قرار گرفته است . کوهستان پارک همه ساله از 27 اسفند لغایت 15 خرداد به صورت مقطعی و از 15 خرداد به صورت مقطعی و از 15 خرداد تا 31 شهریور به صورت مدام در بعد از ظهرها دایر است.اطاق های اداری ، نمازخانه ، اورژانس ، تعمیرات وپارکینگ و فوریت های پلیسی و بانک و ساختمان های اداری و نگهبانی در قسمت های مختلف این مجموعه ایجاد شده است . فضای سبز و غرفه های مختلف آجیل و شیرینی و محل های استراحت خانوادگی ،محیطی با صفا و شاد برای گذران ایام فراغت فراهم کرده است.

امکانات تفریحی کوهستان پارک شادی

دستگاه تندر ، سرسره آبی ، گردباد، آپولو، تاب خانواده ، رنجر، سینما 2000 ، سوپرمن، ترانبانت ، افلاک نما ، مجموعه موتور سواری ، آبشار ، اختاپوس ، موشک ، اسب دونده ، تاب کودک، قطار بچه ، سوسمار بچه ، دایناسور، گاو وحشی ، تفنگ آبپاش و دستگاه های طوفان ، نهنگ ، چلنجر، قطار بخار ، سفینه ، کالسکه ، مجموعه قایقرانی و چندین دستگاه دیگر.
امکانات کنونی مربوط به فاز اول پروژه می باشد و در فازهای بعدی طرح ایجاد بازی های زمستان استخر سرپوشیده و هتل دردست اجراست.

ییلاق زیبای شاندیز

شانديز در منطقه كوهستاني با چشمه سارهاي فراوان و باغات گوناگون ، در 38 كيلومتري شمال غربي مشهد و سر راه آسفالته مشهد - زشك واقع گرديده است . در جنوب غربي اين محل رشته كوههاي بينالود قرار دارد و روستاهاي ارچنگ و سرآسياب در شمال شرقي ، و ابرده پايين و بالا در جنوب غربي شانديز از آب و هوا و مناظر متنوع و جالبي برخوردارند . .
شاندیز ( shandiz ) که در گذشته شاهان دژ به معنی قلعه منسوب به شاهان نامیده می شده است و از قدیم به عنوان مهمترین منطقه خوش اب وهوا ی خراسان بزرگ به شمار می رفته است.
شاندیز زیبا همیشه مورد توجه خراسانیان و سایر ایرانیان بوده و به شهری توریستی و تفریحی خوش اب و هوا و دیدنی دربین هموطنان عزیز معروف و مشهور بوده است.باغات فراوان اعتدال اب وهوا و مراکز متعدد پذیرایی محیطی بدور از شلوغی و هیاهوهای کلانشهر مشهد و محیطی ساکت و ارام و سر سبزی بی نظیر شهر زیبای شاندیز موقعیت ممتاز و برجسته ای در ایران برای این شهرستان توریستی فراهم اورده است .
شهرستان زیباو سر سبز شاندیز دارای جاذبه های متعدد گردشگری می باشد که در این مقاله در حد بضاعت به انها اشاره می گردد .

ارامگاه و بقعه شیخ حافظ

در غرب شهر شاندیز در ابتدای روستای ابرده ارامگاهی وجود دارد که متعلق به شیخ حافظ ابردهی از عرفای بزرگ منطقه توس خراسان در قرن نهم هجری است وی از مهمترین شیوخ خطه طوس خراسان بوده وبه سال ۵۸۹ می زیسته وارامگاه وی هرچند اصالت ندارد ولی از شکوه خا صی برخورداراست.

رباط تاریخی ویرانی ( موزه مردم شناسی)

رباط ویرانی شاندیز در راه تابستانی نیشابور به توس ودر دوره تیموری بنیان گردید و از نوع رباط های سر پو شیده فاقد حیاط مر کزی می باشد .این رباط به همت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خراسان به موزه مردم شناسی مشاغل سنتی شهر ستان شاندیز تغییر کاربری داده است.
این موزه با چهار صد متر مربع در روستای ویرانی از توابع شهرستان شاندیز ایجاد شده و بنای ان متعلق به دوره تیموریه و صفویه است.

قلعه تاریخی شاهاندژ شاندیز

این قلعه در جنوب شهر زیبای شاندیز در محلی صعب العبور و در حاشیه رود خانه شاندیز و بر فراز بلندی قرار داشته است که امروزه اثری از ان نمانده زیرا توسط مجتمع گلستان شاندیز متاسفانه تخریب شد . قلعه تاریخی شاهاندژ که امروزه فقط بقایای ان موجود است یادگار مقاومت دلیرانه مردم شهر شاندیز در عهد قاجاریه در مقابل حمله لشگر حسام السلطنه والی خراسان از سوی ناصر الدین شاه قاجار می باشد . قراراست این مر کز تبدیل به موزه و مرکز فرهنگی و هنری شاندیز تبدیل گردد .

پارک جنگلی طبیعی شهر زیبای شاندیز


این جاذبه توریستی مهمترین مر کز تفریحی و گردشگری شهر شاندیز می باشد و در جنوب غربی شهر در کنار رود خانه زیبای شاندیز ودر حاشیه ار تفاعات جنوبی شهر واقع شده است . پارک جنگلی طبیعی شاندیز دارای امکانات مختلفی جهت رفاه گردشگران از جمله مسجد پار کینگ سرویس بهداشتی رستوران وسایل بازی کودکان کافه در بندو... می باشد و محیط با صفایی در حاشیه رود خانه و با درختان سر به فلک کشیده چنار قدیمی و خنکی هوا پدید امده است .

چنار کهن شاندیز

چنار کهن و قدیمی و ۲۷۰۰ساله شهر شاندیز که در روزگاری نه چندان دور حتی در ان مغازه های متععدی مثل کفاشی قهوه خانه و قصابی و.. . در ان وجود داشته و مردم شاندیز در اطراف ان به عنوان مرکزی جهت تجمع و داد و ستد و تجارت می پر داخته اند قدیمی ترین موجود زنده این دیار است و تاریخ دور و درازی را نشان می دهد.امروزه بر اثر بی توجهی متا سفانه ان بزرگی و عظمت گذشته را ندارد و در مرکز شهر داخل میدان امام خمینی شهر شاندیز قرار دارد .

روستا های ابرده و زشک زیبای شهرستان شاندیز


روستاهای زیبا و سرد سیر ابر ده و زشک که از زیبا ترین منا طق گردشگری استان بوده وبه تر تیب در ۲ کیلومتری و ۱۲ کیلومتری غرب و جنوب غربی شهر شاندیز واقع و از طریق راه اسفالته شهر شاندیز به غرب شهر شاندیز قابل دسترسی است از مهمترین جاذبه های این شهرستان به شمار می رود ودارای منا ظر بسیار زیبای طبیعی و در تابستانها دارای اب وهوای بسیار معتدل و سرد می باشد و همیشه مورد توجه گر دشگران می باشد

حمام شاه

این بنای تاریخی که در گذشته در حاشیه بازار بزرگ و جنب مسجدی به همین نام قرار داشت ، اکنون با توسعه حریم حرم رضوی در جنوب غربی صحن جامع رضوی واقع و به عنوان یک بنای تاریخی منتسب به شاه عباس اول صفوی ، در دست بازسازی است.
بخش های مختلف این حمام قدیمی از جمله سربینه ، گرم خانه و سقف های گنبدی اندرونی و بیرونی با همان ساختار قدیمی پس از بازسازی در معرض تماشای علاقه مندان خواهد بود. بزرگ ترین و زیباترین بخش حمام سربینه آن است که به صورت مربع احداث شده و هشت ستون سنگی پوشش گنبدی را برپا داشته اند.
این حمام قدیمی از آثار مهدی قلبی بیگ ، میر آخورباشی شاه عباس صفوی است که سازنده آن را وقف آستان قدس رضوی کرده است و سال تأسیس آن به روایت کتیبه از میان رفته 1027 قمری بوده است.

مدرسه عباسقلی خان

این مدرسه درابتدای خیابان نواب صفوی و حاشیه زیر گذر قرار دارد و از جمله مدارس قدیمی دایر است که توسط عباسقلی خان بیگلربیگی در 1077 ق. احداث شده است . سردر این مدرسه درسال های اخیر درجریان توسعه حریم حرم مطهر و تعریض خیابان نواب صفوی ، به عنوان یکی از آثار تاریخی – مذهبی ، بدون تخریب شکل ظاهری به عقب کشیده شد و اکنون در حاشیه ضلع جنوبی خیابان واقع شده است.
ساختمان مدرسه از نوع چهار ایوانی و از آثار معماری عهد صفویه می باشد و بخش های مختلف آن با مقرنس و کاشی کاری و گچبری های بسیارزیبا تزیین یافته است.
مدرسه عباسقلی خان از جمله آثار معماری مشهد و تحت نظارت سازمان میراث فرهنگی خراسان است این مدرسه در حال حاضر یکی از مراکز حوزه علمیه مشهد به شمار می آید و به سبب نزدیک بودن به حرم مطهر ازاهمیت ویژه برخوردار است.

مقبره میرزا ابراهیم رضوی

این مقبره در مجاورت کوهسنگی و در انتهای خیابان شهید بهشتی قرار دارد و متعلق است به میرزا ابراهیم رضوی از سادات رضوی خراسان که در سال 1042 ق. در گذشته و در این محل مدفون شده است .
میرزا ابراهیم رضوی فرزند میرزا ابوالقاسم از سادات جلیل القدر بوده و در عهد شاه عباس اول صفوی می زیسته است نسب میرزا ابراهیم رضوی با 21 واسطه به امام زاده ابوجعفر موسی برقع فرزند حضرت جواد(ع) می رسد.
بنای مقبره شامل ایوانی به ارتفاع 30/8 و عرض 10/8 متر و عمق 60/11 متر است و بنا به کتیبه بالای محراب در 1047 ق. احداث شده و در 1365 به همت تولیت وقت سادات رضوی , آقای سید حسین بدیعی , مرمت شده است.

امام زاده سید یاسر و ناصر (ع)

این دو مزار در روستای گلستان که در 18 کیلومتری مشهد و در مسیر جاده مشهد طرقبه واقع شده و یکی از ییلاقات معروف بخش طرقبه می باشد, قرار دارد و متعلق به دو تن از فرزندان امام موسی بن جعفر (ع) است .این دو مقبره در گذشته دارای بنایی ساده با یک ایوانی کوچک بوده و اکنون به همت اهالی گلستان بازسازی و مرمت شده و این مزار مورد توجه اهالی منطقه و زائرین و مسافران می باشد .

امام زاده سید یاسر و ناصر (ع)

این دو مزار در روستای گلستان که در 18 کیلومتری مشهد و در مسیر جاده مشهد طرقبه واقع شده و یکی از ییلاقات معروف بخش طرقبه می باشد, قرار دارد و متعلق به دو تن از فرزندان امام موسی بن جعفر (ع) است .این دو مقبره در گذشته دارای بنایی ساده با یک ایوانی کوچک بوده و اکنون به همت اهالی گلستان بازسازی و مرمت شده و این مزار مورد توجه اهالی منطقه و زائرین و مسافران می باشد .

مسجد ازغد

یکی از آثار تاریخی مشهد مسجد قدیمی روستای ازغد است . بنای مسجد مربوطه به عهد تیموریان می باشد که بر روی تپه ای در روستای ازغد در17 کیلومتری جنوب شرقی طرقبه از توابع مشهد واقع شده است. این بنای سنگی دارای ورودی با شبستان و ایوان مسقف و ستون چوبی است و در دوره قاجار مرمت شده است .

امامزاده یحیی (ع)

این بقعه متبرکه در جاده مشهد – سرخس به فاصله 55 کیلومتری از از شهر مشهد بر فراز بلندی قرار گرفته و یک کیلومتر با روساتی میامی فاصله دارد.وی از فرزندان و نوادگان امام زین العابدین است که در سال 107 هـ ق متولد گردید و بعد از سال ها مبارزات علیه بنی امیه بدلیل عدم امنیت جانی از نینوا به مداین رفت و از آنجا به خراسان هجرت نمود.وی سرانجام در جوزجان از توابع خراساندر سال 125 هـ ق در سن هجده سالگی به شهادت رسید .بنای آرامگاه از ویژگی های معماری سده دهم هجری تبعیت می کند به طوری که اجزا و عناصر بوجود آورنده آن هیات معماری دوره صفویه را القا می کند.تنها کتیبه سر در بنا تاریخ و بانی آن را (( ابو سعید))و در سال 937هـ ق ذکر کرده است در مجاورت بنای مرکزی بقعه امکاناتی از قبیل اتاق و محل اسکان موقت، فروشگاه و...برای زایران فراهم شده است.در دامنه کوه نزدیک به این مکان نیز چشمه آب معدنی جریان دارد